شصت و نهمین شماره «نقد و بررسی کتاب تهران» با عکس روی جلد مریم میرزاخانی و تیتر «قصه‌گوی اعداد» منتشر شد.

شصت و نهمین شماره نقد و بررسی کتاب تهران مریم میرزاخانی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، این شماره از مجله با سخن مدیرمسئول با تیتر «ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده‌ایم!» آغاز می‌شود. بخش مقالات هم با این مطالب همراه است: «نگاهی به گسترش آموزش عالی، تعداد دانشگاه‌ها، و دانشجویان در ایران» نوشته عباس بازرگان، «رنسانس، کوششی برای یافتن خدایی درخور پرستش» نوشته بیژن نامور، «مهره بر جام زدن» نوشته علی‌ حصوری، «وجه مِی‌ و مطرب» نوشته ولی‌الله درودیان، «قرآن‌های دوره تیموری» نوشته دلارام کاردار، «سیاست و شعر» از جف پیج، «پرویز دوائی و من!» نوشته ناصر تکمیل همایون و «یک پروژه ادبی: خواندن در جست‌وجوی زمان رفته» نوشته سعید اسعدیان.

«قصه‌گوی اعداد» نوشته یحیی تابش که درباره زندگی مریم میرزاخانی در ایران و امریکا است در بخش نام بعضی نفرات این شماره آمده است. در بخش سفرنامه نیز «دور دنیا با دوچرخه» نوشته عباس رزاقی درج شده است.

«شاد و خرم دوم خرداد ما» از محمدرضا شفیعی کدکنی، «اجاقم در این کومه می‌سوزد» و «در زیر این بلند» سروده منصور اوجی، «وقتی که من بچه بودم» و «پر باد پیاله‌ت» از اسماعیل خوئی، «در طوفان نفرین» نوشته عزیز شبانی، «غریب آشنا» از محمدعلی مختاری اردکانی و «راز و رمز یک شعر» از فرهاد عابدینی در بخش شعر منتشر شده‌اند.

«مارها خانه‌زاد بی‌آزار» نوشته سیروس پرهام در بخش خاطرات فرهنگی، «کتاب و مطبوعات به روایت عین‌السلطنه» نوشته سیدفرید قاسمی و «موقوفات خاندان قائم‌مقام حسینی فراهانی در امور خیر» نوشته علی قنبریان در بخش کندوکاو، «عملیات نجات به موقع رخ خواهد داد» نوشته فرانتس کافکا در بخش داستان و «داراب‌نامه طرسوسی» نوشته حسن ذوالفقاری در بخش افسانه‌های ایرانی این شماره «نقد و بررسی کتاب تهران» آمده‌اند.

کهنه‌کتاب‌ها، کتاب‌های خارجی، کتاب‌های فارسی، معرفی کوتاه، گزارش‌ها، کتاب‌ها و نشریه‌های تازه و خواندنی‌ها و نکته‌ها دیگر بخش‌های این شماره از «نقد و بررسی کتاب تهران» هستند.

شصت و نهمین شماره «نقد و بررسی کتاب تهران» با صاحب‌امتیازی و مدیرمسئولی هرمز همایون‌پور در ۱۸۰ صفحه و با قیمت ۴۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

در پانزده سالگی به ازدواج حسین فاطمی درمی‌آید و کمتر از دو سال در میانه‌ی اوج بحران‌ ملی شدن نفت و کودتا با دکتر زندگی می‌کند... می‌خواستند با ایستادن کنار خانم سطوتی، با یک عکس یادگاری؛ خود را در نقش مرحوم فاطمی تصور کرده و راهی و میراث‌دار او بنمایانند... حتی خاطره چندانی هم در میان نیست؛ او حتی دقیق و درست نمی‌دانسته دعوی شویش با شاه بر سر چه بوده... بچه‌ی بازارچه‌ی آب منگل از پا نمی‌نشیند و رسم جوانمردی را از یاد نمی‌برد... نهایتا خانم سطوتی آزاد شده و به لندن باز می‌گردد ...
اباصلت هروی که برخی گمان می‌کنند غلام امام رضا(ع) بوده، فردی دانشمند و صاحب‌نظر بود که 30 سال شاگردی سفیان بن عیینه را در کارنامه دارد... امام مثل اباصلتی را جذب می‌کند... خطبه یک نهج‌البلاغه که خطبه توحیدیه است در دربار مامون توسط امام رضا(ع) ایراد شده؛ شاهدش این است که در متن خطبه اصطلاحاتی به کار رفته که پیش از ترجمه آثار یونانی در زبان عربی وجود نداشت... مامون حدیث و فقه و کلام می‌دانست و به فلسفه علاقه داشت... برخی از برادران امام رضا(ع) نه پیرو امام بودند؛ نه زیدی و نه اسماعیلی ...
شور جوانی در این اثر بیشتر از سایر آثارش وجود دارد و شاید بتوان گفت، آسیب‌شناسی دوران جوانی به معنای کلی کلمه را نیز در آن بشود دید... ابوالمشاغلی حیران از کار جهان، قهرمانی بی‌سروپا و حیف‌نانی لاف‌زن با شهوت بی‌پایانِ سخن‌پردازی... کتابِ زیستن در لحظه و تن‌زدن از آینده‌هایی است که فلاسفه اخلاق و خوشبختی، نسخه‌اش را برای مخاطبان می‌پیچند... مدام از کارگران حرف می‌زنند و استثمارشان از سوی کارفرما، ولی خودشان در طول عمر، کاری جدی نکرده‌اند یا وقتی کارفرما می‌شوند، به کل این اندرزها یادشان می‌رود ...
هرگاه عدالت بر کشوری حکمفرما نشود و عدل و داد جایگزین جور و بیداد نگردد، مردم آن سرزمین دچار حمله و هجوم دشمنان خویش می‌گردند و آنچه نپسندند بر آنان فرو می‌ریزد... توانمندی جز با بزرگمردان صورت نبندد، و بزرگمردان جز به مال فراهم نشوند، و مال جز به آبادانی به دست نیاید، و آبادانی جز با دادگری و تدبیر نیکو پدید نگردد... اگر این پادشاه هست و ظلم او، تا یک سال دیگر هزار خرابه توانم داد... ای پدر گویی که این ملک در خاندان ما تا کی ماند؟ گفت: ای پسر تا بساط عدل گسترده باشیم ...
دغدغه‌ی اصلی پژوهش این است: آیا حکومت می‎تواند هم دینی باشد و هم مشروطه‎گرا؟... مراد از مشروطیت در این پژوهش، اصطلاحی‌ست در حوزه‌ی فلسفه‌ی حقوق عمومی و نه دقیقاً آن اصطلاح رایج در مشروطه... حقوق بشر ناموس اندیشه‌ی مشروطه‎گرایی و حد فاصلِ دیکتاتوری‎های قانونی با حکومت‎های حق‎بنیاد است... حتی مرتضی مطهری هم با وجود تمام رواداری‎ نسبی‎اش در برابر جمهوریت و دفاعش از مراتبی از حقوق اقلیت‎ها و حق ابراز رأی و نظر مخالفان و نیز مخالفتش با ولایت باطنی و اجتماعی فقها، ذیل گروهِ مشروعه‎خواهان قرار دارد ...