رمان «سقوط» آلبرکامو که به قضاوت و برخوردهای اجتماعی انسان ها می پردازد با صدای مهرداد ضیایی در ایران صدا منتشر شد.

کتاب صوتی سقوط» آلبرکامو

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این اثر، رمانی‌ است که از زبان «ژان باتیست کلمنس» که وکیل دعاوی است، روایت می‌شود. او داستان زندگی‌اش را برای غریبه‌ای اعتراف می‌کند.

«ژان باتیست کلمنس» در نیمه شبی هنگام پیاده‌روی، به پلی می‌رسد و می بیند که زنی روی پل ایستاده ولی او بی تفاوت عبور می کند و بعد از مدت کوتاهی صدای افتادن زن را در آب می‌شنود. بی هیچ اقدامی می‌گذرد و عمل خود را توجیه می‌کند. از این لحظه، سقوط کلمنس آغاز می‌شود. نویسنده در این کتاب موضوعاتی مثل قضاوت دیگران و تاثیر نگاه‌ها و برخوردهای اجتماعی بر زندگی انسان را شرح می‌دهد. او انسان را همیشه در معرض قضاوت‌شدن می‌بیند و آن را مسأله ای می داند که باعث سقوط افراد می‌شود. این کتاب توسط سیدمهرداد ضیایی از هنرمندان سینما و تلویزیون، صوتی شده است.

اثر صوتی «سقوط» توسط زهرا بلدی تهیه شده محمد لله گانی دزکانی و مهشید دشتی نیز اقتباس شنیداری آن را برعهده داشته اند. این اثر توسط پایگاه کتاب گویای ایران صدا منتشر شده و به صورت رایگان در اختیار مخاطبان قرار داده شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...