دلسوز قاتل | اعتماد


فیلمنامه این مینی سریال اقتباسی از کتاب «چیزهای تیز» [Sharp objects] است که خود گیلیان فلین [Gillian Flynn] آن را نوشته است. این کتاب در سال ۲۰۰۶ منتشر شده و داستان خبرنگاری به نام کامیل پریکر را روایت می کند که در شهر سنت لوییس مشغول به کار است، اکنون برای کشف معمای دو قتل به شهر خود بازمی گردد. در فیلمنامه نویسی روز دنیا و به خصوص سریال هایی که در آنها درام اهمیت زیادی دارد و فیلم هایی که خارج از جریان هالیوود تولید می شوند، به شدت روی فیلمنامه های شخصیت محور متمرکز هستند. این شخصیت ها چندبعدی طراحی شده و دارای عمق زیادی هستند. اما در سریال چیزهای تیز جز ایمی آدامز که با بازی خوب و درست از کلیشه شدن شخصیتش جلوگیری می کند، سایر شخصیت ها خوب نوشته نشدند و از کار درنیامده اند. مثل رییس پلیس و کارآگاه که شبیه باقی این شخصیت ها در فیلم ها و سریال های دیگر به نظر می رسند. البته می توان گفت که شاید برای فلین ارایه شخصیت های زن قوی و موثر در اولویت بوده است. یکی از نقاط شاخص این مجموعه شخصیت های تیره ای هستند که طی سالیان زیاد دچار استحاله شده اند و اکنون نمی دانند که باید دچار عذاب وجدان باشند یا خیر. از طرف دیگر با پیرنگ یا آن مساله ای که به آن عموما داستان گفته می شود، خیلی راحت و سردستی برخورد می شود. اما خیلی راحت تمام مسائل و مشکلات به سندروم مونشهاوزن متصل و سروته قضیه هم آورده می شود.

سریال چیزهای تیز» [Sharp objects] گیلیان فلین [Gillian Flynn]

‏اما دو نکته که خیلی خوب در سریال حضور دارد، یکی مکشوف کردن قسمت دیگری از درونیات زن هاست. گیلیان فلین در فیلمنامه «دختر گمشده» هم نشان داد که توانایی بسیاری در رونمایی از زوایای پنهان این درونیات دارد. از جمله شخصیت مادر کامیل که پاتریشیا کلارکسون برای ایفای نقش آن جایزه نقش مکمل زن گلدن گلوب را برنده شد، همچنین خواهر ناتنی و دو دوستش که نقش های کمتری دارند ولی به شدت در جریان داستان موثر هستند و مهم تر از همه جکی دوست خانوادگی آنها که در روند کشف قاتل کمک شایان توجهی می کند. اما نکته بعدی ‏نشان دادن اینکه همه مقصر هستند و فقط یک نفر نیست که فاجعه می آفریند. اگر دو دختر به قتل می رسند، فقط یک قاتل وجود ندارد. جامعه و تمام کسانی که در آن زندگی می کنند، شریک جرم اند. تقصیر افراد نزدیک به فاجعه بیشتر و افرادی که دورتر هستند، کمتر است. کارگردانی هم نقاط درخشانی دارد که به پیشینه سینمایی کارگردان مرتبط است و از این لحاظ سریال را در جایگاه بالاتری از دیگر مجموعه ها به دلیل استفاده از جزییات قرار می دهد.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...