مجموعه روایت‌های تصویری توران میرهادی از دوره‌های مختلف زندگی با نام «پس از توران» منتشر شده است.

مستندی از زندگی توران میرهادی: پس از توران

به گزارش کتاب نیوز به نقل ازایسنا، فصل اول این مجموعه که در صفحه‌های مجازی توران‌خانم منتشر می‌شود به «کودکی» توران میرهادی، چهره فقید ادبیات کودک و نوجوان اختصاص دارد. تاکنون چهار بخش از فصل نخست این مستند با نام‌های «چرا این فیلم را ضبط می‌کنم؟»، «گوشه‌ عروسک‌هایش»، «صندوق‌دار برادر» و «زنگ نقاشی» پخش شده است.

بنا بر اعلام شورای کتاب کودک، این مجموعه که بیش از هفت ساعت مرور خاطرات توران میرهادی به روایت او است، ۲۱ سال پس از ضبط، در اپیزودهای پنج تا ده‌دقیقه‌ای در روزهای پنج‌شنبه‌ هر هفته از صفحه‌های مجازی توران‌خانم منتشر می‌شود و به زودی به صورت پادکست نیز در اختیار علاقه‌مندان قرار خواهد گرفت.

توران میرهادی از خانواده خواسته بود این امانت پس از درگذشتش و در زمان مناسب در اختیار علاقه‌مندان قرار بگیرد.

این مجموعه به کوشش نوید بلوچ در سال ۱۳۷۹ ضبط ویدئویی شد و با همکاری و مشورت‌های رخشان بنی‌اعتماد، مجتبا میرتهماسب، فواد خاک‌نژاد و حدیث رحمانی به شکل کنونی رسیده است.

شما می‌توانید مجموعه «پس از توران» را در این آدرس‌ دنبال کنید.

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...