کتاب صوتی «دایرةالمعارف عاشقی»، اثر حامد حجتی، در ۱۵ مجلس از سوی سماوا تولید و منتشر شد. این اثر برداشتی است از کتاب «مجالس المواعظ» شیخ جعفر شوشتری.

دایرةالمعارف عاشقی حامد حجتی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از تسنیم، «مجالس المواعظ»، مجموعه‌ای از سخنرانی‌های مرحوم آیت‌الله حاج شیخ جعفر شوشتری، از واعظان نامدار عهد قاجار است که در 13 روز اول محرم‌الحرام و اربعین سال 1297 قمری، در نجف اشرف بیان شده است. از جمله ویژگی‌های کتاب حاضر بیان عمق مصائب وارده بر حضرت اباعبدالله الحسین(ع) و اهل بیت ایشان است.

مرحوم آیت‌الله حاج شیخ جعفر شوشتری از جمله علما و واعظانی مشهور در دوره قاجار است که زیر نظر اساتید و بزرگانی چون شیخ عبدالنبی کاظمی، شیخ محمدحسین اصفهانی، صاحب «فصول» و شیخ اسماعیل بن اسدالله کاظمی شاگردی کرد. او در سال 1302 یک سفر تاریخی به ایران داشت که از مسیر نجف، کربلا، بغداد به قصد زیارت علی بن موسی الرضا(ع) حرکت کرد و در حالی که 13 روز از ماه رمضان باقی‌مانده بود، به شهر ری در جوار مرقد حضرت عبدالعظیم(ع) وارد شد، پس از ورود به آنجا عده‌ای از علمای بزرگ تهران و امنای ناصرالدین شاه قاجار و سایر طبقات مردم به دیدار او رفتند و درخواست کردند که به تهران بیایند، او هم قبول کرد و به تهران آمد و در تهران در مسجد مروی به اقامه نماز جماعت و وعظ و ارشاد پرداخت.

شیخ جعفر یک خطیب توانا با بیانی رسا و بلیغ بود. موعظه‌ها و سخنان او آنچنان به او شهرت داده بود که فقاهت او را تحت‌الشعاع قرار داده بود. پس از مدتی چون مسجد مروی گنجایش جمعیت زیاد را نداشت ایشان به پیشنهاد شاه قاجار، به مسجد سپهسالار اقامه نماز و خطابه می‌کردند، به گفته یکی از شاگردان او، چهل هزار نفر در این جماعت شرکت می‌کردند. گفته می‌شود که ناصرالدین شاه غالباً با لباس مبدل در جلسات او حاضر می‌شد تا به خطبه‌های او گوش دهد. او در اوایل ماه شوال همان سال به طرف خراسان رفت در آنجا مریض شد، با این حال در نماز جماعت شرکت می‌کرد و مردم را موعظه می‌نمود، اثر موعظه‌های او به نحوی بود که علما و مجتهدین و مستمعین معمولاً مانند مجلس روضه، گریه و ناله می‌کردند. اقامت او در خراسان یک ماه هم کمتر شد، دوباره به تهران برگشت. از همان دهه اول و چند روز از دهه دوم محرم آن سال در تهران منبر رفت. در این ایام صدر اعظم و بسیاری از مردم به دیدار او رفتند. روزی هم ناصرالدین شاه به دیدار او رفت و به او پیشنهاد کرد که در تهران بمانند اما شیخ گفت که دوست دارم این مشت استخوان در جوار حضرت ابوتراب، به تیره تراب سپرده شود.

کتاب «دایرةالمعارف عاشقی» که به قلم حامد حجتی نوشته شده، برداشتی آزاد از کتاب «مجالس المواعظ» شیخ جعفر شوشتری است. نویسنده با نیم‌نگاهی به کتاب «مجالس‌المواعظ»، تنها راه رهایی از دغدغه‌ها و پریشانی‌ها و سرگشتگی‌های انسان معاصر را توسل به سرور و سالار شهیدان عبدالله الحسین (ع) می‌داند.

حجتی با بیانی شیوا و جذاب روایت خود را رنگ و بوی دلنوشته می‌بخشد و محمدحسین بابایی با خوانشی قوی و لحنی اندوه‌ناک مصیبت‌های واقعه‌ عاشورا را به شنونده منتقل می‌کند. علاوه بر این، حجتی به مراحل و وقایع نصب ضریح مطهر حضرت سیدالشهدا (ع) اشاراتی دارد.

لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...
نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...