شماره جدید «نگاه نو» با عکس روی جلد کیومرث پوراحمد و پرونده ویژه آموزش‌وپرورش منتشر شده است.

صد و سی و هفتمین شماره «نگاه نو»

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، این شماره با نامه‌هایی به این مجله، فراخوان هفدهمین دوره جایزه مهتاب میرزائی و یادداشت کوتاه علی میرزائی به مناسبت تولد محمدعلی موحد آغاز می‌شود.

در ادامه بخش ویژه فصلنامه «نگاه نو» با موضوع آموزش‌وپرورش با این مطالب همراه است: «حال آموزش و پرورشمان خوب نیست!» نوشته علی میرزائی، «آموزش‌وپرورش و توسعه» نوشته علی‌نقی مشایخی، «مروری بر برهوت نظام آموزشی» نوشته بیژن عبدالکریمی، «بی‌تربیت آزادی و قانون نتوان داشت» نوشته هدیه رهبری، «آموزگاری با عشق و اندیشه، روایت یک تجربه شخصی» نوشته نرگس انتخابی و «میراث ماندگار جان دیویی، آموزگارِ آموزگاران» از نادر انتخابی.

همچنین «تأملی درباره سیدجواد طباطبایی» نوشته فخرالدین عظیمی، «جواد طباطبائی: فیلسوف ایران وطن» نوشته کرامت‌الله راسخ، «جامعه قوی، حکومت پاسخ‌گو» از محمد رضایی، «کدام تفکر اقتصادی امروز ما را ساخته است؟» از آرمان ذاکری و «منزلت زنان در قانون اساسی جمهوری اسلامی» نوشته فاطمه صادقی در بخش مقاله‌ها منتشر شده است.

«گفت: ای ملک جوان‌بخت...» نوشته حسین معصومی همدانی، نقدی بر کتاب «دروازه خورشید» الیاس خوری با ترجمه نرگس قندیل‌زاده (برنده جایزه ابوالحسن نجفی) و «عبور از میان گَوَن‌های به خون آغشته» نوشته لطیف آزادبخت، مروری بر مجموعه عکسِ عشایر لُر، اثر علیرضا فرزین در بخش نقد و نظر درج شده‌اند.

در بخش داستان این شماره «نگاه نو» نیز داستانی از لئونارد کوهن با عنوان «شروع دوباره» با ترجمه وازریک درساهاکیان و داستانی از مجتبی شول‌افشارزاده با عنوان «سرِ سرباز» چاپ شده است.

در بخش یادِ رفتگان و رویدادها نیز این مطالب را می‌خوانیم: «نظام تدبر شایسته: شاه‌کلید توسعه ایران» از بایزید مردوخی برای مراسم بزرگداشتش، «پایانی آرام و باشکوه: به یاد احمد سمیعی گیلانی» شامل مطالبی از نیکلا رُش، مژده دقیقی، سعید رضوانی، جعفرشجاع کیهانی و الوند بهاری، «یاد دوست» نوشته محسن یلفانی به یاد ناصر پاکدامن، «آخرین بار که صدایتان را شنیدم» از فاطمه معتمدآریا و «زندگی ناتمام آقای صداقت» نوشته هوشنگ گلمکانی به یاد کیومرث پوراحمد، «ذوقی بیکران در خلق آثاری ناتمام» نوشته علی امینی نجفی به یاد عدنان غریفی، «جایزه پولیتزر برای ساناز توسی» نوشته علیرضا آبیز و «حکیم تهران» نوشته غلامرضا امیرخانی به یاد سیدعبدالله انوار.

انتقاد کتاب، کاریکاتور و تازه‌های کتاب از بخش‌های دیگر این شماره است.

صد و سی و هفتمین شماره «نگاه نو» با مدیرمسئولی و صاحب‌امتیازی علی میرزائی در ۲۶۰ صفحه و با قیمت ۱۲۵ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...