خانه-موزه فارابی، اندیشمند و فیلسوف بزگ ایرانی، با همکاری دو کشور قزاقستان و ترکیه، در شهر استانبول افتتاح شد.

به گزارش ایسنا، خانه-موزه فارابی فیلسوف و دانشمند بزرگ ایرانی به مناسبت هزار و صد و پنجاهمین سالگرد تولد وی که قرار است در سال ۲۰۲۰ توسط یونسکو جشن گرفته شود، توسط دانشگاه ملی فارابی قزاقستان و شهرداری استابول، با حمایت شورای همکاری کشورهای ترک‌زبان و سفارت قزاقستان در ترکیه افتتاح شده است. 

این خانه-موزه که در مرکز شهر توریستی استانبول واقع شده است، دارای چند بخش است که هر کدام اطلاعات منحصر به فردی درباره مراحل مختلف زندگی و کار ابونصر محمد بن محمد فارابی اندیشمند بزرگ جهان اسلام رائه می‌دهند که به عنوان معلم دوم بشریت (پس از ارسطو، معلم اول) شناخته می‌شود. 

در این موزه، مجسمه، آثار تاریخی، آثار فارابی که نقشی اساسی در بسیاری از حوزه‌های دانش بشری داشت و همچنین کتاب‌هایی که درباره وی نگاشته شده به نمایش گذاشته شده است. میراث فکری به جامانده از فارابی شامل حوزه‌های ریاضیات، فلسفه، شیمی، زیست‌شناسی، ستاره‌شناسی، پزشکی، منطق، جامعه‌شناسی، علوم سیاسی، قانون، اخلاق و سایر حوزه‌های علمی می‌شود. 

نظام‌مند کردن و طبقه‌کردن علوم توسط فارابی بعدها به توسعه اندیشه علمی در جهان انجامید و وی با فعالیت‌های خلاقانه‌خود پلی معنوی میان شرق و غرب ایجاد کرد. 

«گالیم موتانوف» رئیس دانشگاه ملی قزاقستان (فارابی) در سخنانی در مراسم افتتاحیه این خانه-موزه گفت: ایجاد یک خانه موزه مستقل برای فارابی در ترکیه، نقطه عطف مهم دیگری در بیشتر شناساندن گنیجینه فرهنگی ترکی و قزاقی از طریق میراث فارابی است که نقشی ارزشمند در تاریخ تمدن بشری ایفا کرد. 

لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...
نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...