شماره ۱۸۱ مجله «هنر موسیقی» به همراه گفت‌وگویی مبسوط با آذین موحد از آموزگاران موسیقی در ایران تومان منتشر شد.

شماره ۱۸۱ مجله هنر موسیقی»

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، مجله «هنر موسیقی»، اولین نشریه موسیقی پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران است و از اردیبهشت ماه سال ۱۳۷۷ به مدیرمسئولی و سردبیری مهدی ستایشگر منتشر می‌شود‌؛ ماهنامه‌ای که توسعه فرهنگ موسیقایی و بررسی دیدگاه‌های هنری آن و اطلاع‌رسانی جهت ارتقا موسیقی را جزو اهداف خود قرار داده است.

«ای خوابِ ندیده!» عنوان سرمقاله این شماره به قلم سردبیر است که اشاره‌ای به بیماری کرونا می‌کند و گریزی هم به عدم استفاده از تخلص در شعرهایش می‌زند که در بخشی از آن آمده‌ است: «هر چند در این روزگار هم دیگر کمتر شاعری از تخلص مانند گذشته استفاده می‌کند اما چه خوب است که نقاش‌ها و دیگر هنرمندان چیزی شبیه و به مانند تخلص شاعرانه ندارند!»

دیگر مطالب متنوع این شماره مجله «هنر موسیقی» عبارت‌اند از: افزوده‌ای بر کتاب شعر سایه در موسیقی ایرانی، یادداشت‌هایی به پاسداشت و مناسبت ۶۰ سالگی آذین موحد، گفت‌وگو با آذین موحد، قسمت دوم نقد و بررسی متدهای آموزشی سه‌تار، طرح کمیته ساماندهی گروه‌نوازی موسیقی ایرانی، تاثیر تاریخ بر کیفیت‌سنجی آثار هنری، پای صحبت بنان، بررسی شیوه نت‌نویسی در دست‌نوشته‌های مرتضی محجوبی، نگاهی به زندگی علمی و هنری رحیم (فرهنگ) مطلوبی، روایتی دیگر از تاریخ گفتمان احیای موسیقی کلاسیک ایرانی در دهه ۵۰ شمسی، گونه‌شناسی موسیقی قومی کرمان، ریشه‌‌یابی روابط نت‌‌های متغیرِ دستگاه نوا از ردیف میرزاعبداللّه بر اساس مبحث اسباب تنافر، تاثیر موسیقی بر فرآیند زبان‌آموزی کودکان، قسمت هشتم یک‌صد آلبوم برتر تاریخ موسیقی راک و نگاهی به قطعۀ «خواب» از گروه «الکتروکیوت».

شماره ۱۸۱ مجله «هنر موسیقی» آذر-اسفند ۱۳۹۹ ویژه نوروز به همراه گفت‌وگویی مبسوط با آذین موحد در 172 صفحه و با قیمت 35000 تومان منتشر شد.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...