شماره جدید ماهنامه جهان کتاب ویژه مهر و آبان منتشر شد و روی پیشخوان مطبوعات آمد.

شماره‌های ۳۷۷ و ۳۷۸ ماهنامه جهان کتاب

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، شماره‌های ۳۷۷ و ۳۷۸ ماهنامه جهان کتاب برای مهر و آبان ۹۹، در قالب یک‌شماره به‌تازگی منتشر شده و روی پیشخوان مطبوعات آمده است.

این‌شماره از جهان کتاب هم مانند خیلی از شماره‌های دیگر این‌ماهنامه، با یکی از سلسله‌مقالات «نامه‌ای از پراگ» به قلم پرویز دوایی شروع می‌شود که با عنوان «ملکه آلبا» چاپ شده است. داستان کوتاه «کوه یخ» نوشته فرد کاساک با ترجمه پرتو شریعتمداری هم پس از این‌سرمقاله چاپ شده است.

در ادامه، مطلب «ارتباط شعرهای حافظ با زمانه و زندگی او» از امیر شفقت چاپ شده که نقدی بر کتاب «زندگیِ حافظِ شیرازی بر پایه اشعارِ نشانه‌دارِ تاریخیِ دیوان» نوشته منصور پایمرد است. سپس مقاله «دانایِ یَمگان» از حمید تنکابنی با هدف بررسی «تجلّی فرزانگی، مقالاتی در شرح احوال، آثار و آرای حکیم ناصرخسرو قبادیانی» اثر احمد کتابی آمده و پس از آن هم، مقاله‌ای به قلم داریوش به‌آذین با محوریت بررسی و نقد کتاب «گفتاری در آثار و ابنیه تاریخی شهرستان اردبیل» تألیف بیوک جامعی آمده است. این‌مقاله به بهانه چاپ پنجم کتاب مذکور منتشر شده است.

«زندگی در دوران صفوی» نوشته مازیار اخوت با هدف نقد و بررسی دو کتاب «اصفهان عصر صفوی؛ سبک زندگی و ساختار قدرت» و «تن‌بارگی در عصر صفویه» اثر زهره روحی، «از جیحون تا فرات: کتابی نیازمند ویرایش» نوشته محسن شجاعی برای نقد کتابی از تورج دریایی و خداداد رضاخانی، و نقد و بررسی رمان «سایه‌هایی بر پنجره» اثر غایب طمعه فرمان نویسنده عراقی که با ترجمه موسی اسوار چاپ شده، از دیگر مقالات شماره مهر و آبانی جهان کتاب هستند.

در ادامه صفحات این‌مجله، نقد و دو مجموعه‌داستان «بی‌مقصد» از آرزو اسلامی و «پرنده‌های گچی» از معصومه برنجکار چاپ شده و کتاب «جامه کتاب‌ها» مورد بررسی قرار گرفته است. این‌کتاب گفتار بلندی از جومپا لاهیری است که در قالب مقاله «حرف‌های خانم نویسنده درباره جلد کتاب‌ها» توسط فرخ امیرفریار نقد شده است. معرفی کتاب «پنجاه سال بعد سووشون: نقدی بر واقع‌گرایی رمان سووشون» نوشته شیرین کریمی هم از دیگر مقالات مندرج در این‌نشریه است. این‌مقاله نوشته منصور طیبی است و کتاب مورد نظر هم درباره رویدادهای استان فارس در دهه‌های ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰ در رمان «سووشون» سیمین دانشور نوشته شده است.

«از منوچهری به حافظ، از حافظ به شهریار» نوشته کامیار عابدی، «مقبولیت زبانی در ترجمه در قیاس با صحّت، خوانش‌پذیری و بَسَندگی» از حسن هاشمی میناباد و «ترجمه در ایران معاصر: ابزار استعمار یا اسباب استعلاء؟» نوشته عباس امام هم از دیگر مقالات مندرج در این‌شماره پاییزی جهان کتاب هستند. مقاله بعدی این‌نشریه هم، «بهار در لِزَن: ذیل بر مرغ سحر» به قلم پروانه بهار، شامل یادکردی از سفر درمانی ملک‌الشعرای بهار به سوئیس و خاطراتش از همراهی و هم‌نشینی با پدر است.

اتیکاس فینچ نام مستعار شاعری ناشناس و کانادایی‌تبار است که طی سال‌های گذشته سروده‌های خود را در فضای مجازی منتشر می‌کند و طرفداران زیادی در جهان پیدا کرده است. سومین‌قسمت از «چند شعر از اتیکاس فینچ» با ترجمه پیمان دوستدار هم در این‌شماره جهان کتاب چاپ شده است.

بخش «هزار و یک داستان» این‌شماره، نقد و بررسی ۶ عنوان از ادبیات داستانی معاصر را در برمی‌گیرد که به ترتیب عبارت‌اند از: «پری‌شهر» از حسن سلمانی، «تا خون» اثر سیّد حسین طبسی، «خرگوش و خاکستر» نوشته محبوبه موسوی، «دیوهای خوش‌پوش» نوشته گلی ترقی، «چشم‌هایش کهربایی بود» از مهری بهرامی و «هاملت در نم‌نم باران» نوشته اصغر عبداللهی.

دو مطلب «معرفی کوتاه» درباره ۱۴ کتاب و «تازه‌های بازار کتاب» درباره تازه‌های نشر ایران هم در ادامه مطالب نشریه مذکور چاپ شده‌اند. «مصداقِ انسانیِ ویرایش (به یاد اسماعیل سعادت)» و «درگذشتگان» هم مطالب پایانی این‌شماره جهان کتاب هستند.

این‌مجله با ۸۰ صفحه و قیمت ۳۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...