به گزارش ایبنا به نقل از ایندیپندنت، یکی از کاربران اینستاگرام علاقمند به مطالعه کتاب در پستی نوشته است که بیایید امروز درباره احساساتم درباره مطالعه این کتاب بدانید. کاربر دیگر درباره تجربه هفته گذشته خود از خواندن چند باره رمان گابریل گارسیا مارکز به فالوورهای خود خبر می‌دهد و کاربر دیگر تصاویر سلفی متعددی از کتابخانه شخصی‌اش برای مخاطبان به اشتراک گذاشته است. این حال و هوای این روزهای بازار کتاب در دنیای جدید با شبکه‌های اجتماعی مثل اینستاگرام است. پست‌های اینستاگرامی مرتبط با کتاب آنقدر زیاد شده است که می‌توان عنوان جنبش اینستاگرامی کتاب (Bookstagram) را برای آن انتخاب کرد.
 
آمارها حاکی از این است که بین محتوای صفحات مربوط به کتاب در اینستاگرام و گرایش کاربران به کتابخوانی رابطه مستقیم وجود دارد. به عقیده روزنامه‌نگار و خبرنگار ایندیپندنت بازار کتاب معاصر به شدت تحت تاثیر شبکه‌های اجتماعی به خصوص اینستاگرام قرار دارد و حتی می‌توان گفت نوع مطالعه داستان و رمان‌ها را نیز تعیین کرده است. این روزها اگر کاربران اینستاگرامی از کتابی خوششان بیاید، شانس فروش آن کتاب بالا می‌رود و این حقیقت را ناشران خوب درک کرده‌اند و به خاطر همین حتی به طور اختصاصی کاربرانی فعال را برای تبلیغ کتاب‌های خود استخدام می‌کنند. اینستاگرام این امکان را برای هر ناشر فراهم می‌کند که رایگان در این فضا برای خود تبلیغ کنند و خیلی از کتاب‌فروشی ها از این امکان استفاده کردند حداقل به صورت محله‌ای علاقه مندان به کتاب را به مغازه خود جذب کردند.
 
کتاب‌فروشی بوکس مجیک در شهر بروکلین به خاطر استفاده از اینستاگرام یکی از فعال‌ترین کتاب‌فروشی‌های این شهر شده است. فروشگاه کتاب لست بوک لس‌آنجلس نیز یکی از خرده‌فروشانی است که در سال 2011 تاسیس شده ولی حالا به یکی از پربازدیدترین مراکز کتاب در شهر تبدیل شده است چون بیشتر تبلیغاتش را در اینستاگرام متمرکز کرده است.

لینا نورمینگتون یکی از مدیران تبلیغاتی انتشارات پنگوئن قبلاً یک صفحه اینستاگرامی برای انتشارات وینتیج ایجاد کرده بود که موفقیت در این کار باعث ورود به انتشارات پنگوئن شد تا در این انتشارات نیز صفحه مشابهی ایجاد کند. وی می‌گوید هشتگ‌های کتاب توسط کاربران کتاب تاثیر زیادی در گرایش مردم به سوی کتاب شده است و حتی می‌توان گفت ذائقه مردم نیز در کتاب‌خوانی و انتخاب داستان توسط این هشتگ‌ها تعیین می‌شوند.

حتی خود نویسنده‌های جوان نیز برای تبلیغ کتاب خود بخش‌های جذاب آن را به صورت تصویری در اینستاگرام به اشتراک می‌گذارند. صفحات اینستاگرام به کاربران اجازه می‌دهد علاوه بر تصاویر و ویدیوها متن‌های خود را نیز درج کنند. چند ماه پیش کتابخانه عمومی شهر نیویورک در پروژه‌ای خلاقانه چند کتاب مشهور مثل آلیس در سرزمین عجایب نوشته لوئیس کارول را در اینستاگرام به اشتراک گذاشت که گزارش‌ها می‌گوید تا کنون 40هزار کاربر اینستاگرام از طریق صفحه اختصاصی کتابخانه نیویورک این کتاب را مطالعه کرده‌اند.

اشتراک تصاویری از رمان‌های دلخواه به یکی از فعالیت‌های اصلی کاربران اینستاگرام تبدیل شده است و تقریباً هیچ کاربری وجود ندارد که حداقل یک مرتبه پستی درباره کتاب خواندن خود در این شبکه منتشر نکرده باشد. باید گفت اینستاگرام در احیای بازار کتاب آمریکا نقش موثری داشته است. حتی موج اینستاگرامی کتاب باعث شده تا تعداد زیاد دیگری از کاربران اینستاگرام برای عقب نماندن از سایرین به کتاب‌فروشی ها مراجعه کرده تا با کتاب ها عکس بگیرند و روی صفحه اینستایشان با هشتگ های مربوط به کتاب به نمایش بگذارند.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...