مجموعه داستانی «آدام کلوود» [Adam's Cloud] نوشته بنجی برنت [Benji Bennett] که پس از مرگ پسرش و برای تسلی اطرافیان شروع به نوشتنش کرد، در مرز فروش یک میلیون نسخه در بازار کتاب کشور ایرلند و دیگر کشورهای انگلیسی زبان قرار دارد.

آدام کلوود» [Adam's Cloud] بنجی برنت [Benji Bennett]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، «بنجی برنت» ایرلندی بعد از مرگ فرزند چهارساله‌اش شروع به توشتن کتابی برای تسلی دادن به خود و اطرافیانش کرد که مورد اسقبال قرار گرفت و موجب شد به نگارش آن دامه دهد.
برنت اولین قسمت از کتاب را در سال 2007 نوشت و حالا نهمین کتاب از این مجموعه داستانی در بازار کتاب بریتانیا به مرز فروش یک میلیون نسخه نزدیک شده است.

برنت می‌گوید انگیزه‌ اصلی‌اش برای نوشتن کتاب ایجاد رابطه عشق و صمیمیت بین فرزندان و والدین بود و اینکه برای کودکان خود 10 دقیقه قبل از خواب کتاب بخواند. فرزند خانواده برنت به خاطر بیماری تومور مغزی از دنیا رفت.

جکی برنت همسر بنجی می‌گوید: «بعد از مرگ فرزندشان این کتاب را برای تسلی خاطر خودمان و اطرافیان نوشتیم ولی در عین تعجب دیدیم که فروش آن بالا رفت و جلدهای بعدی را هم نوشتیم. ما در ابتدا می‌‌خواستیم خانواده‌ها به فرزندان خود عشق بیشتری داشته باشند.»

خانواده برنت بعد از مرگ فرزندشان صاحب سه فرزند دیگر شده‌‌اند ولی هنوز به نوشتن قسمت‌های بعدی کتاب ادامه می‌دهند. مجموعه داستان‌های آدامز این خانواده توانست جایزه کتاب سال کشور ایرلند را در سال 2009 کسب کند و حالا در بازار کتاب با گروفالو جولیا دونالدسون رقابت می‌کند.

به گفته این خانواده ایرلندی بخشی از درآمد حاصل از فروش هر نسخه از این مجموعه داستانی 9 قسمتی صرف امور خیریه شده است. در طول سال‌های گذشته این داستان تبدیل به یکی از اولویت‌های خرید در بین خانواده‌های ایرلندی شده است و به نظر می‌رسد همچنان جلدهای بعدی کتاب نیز در راه هستند.

گفت می‌شود در حال حاضر 35هزار نفر از مردم کشور ایرلند مشتری ثابت داستان‌های آدامز هستند و تا کنون 5میلیون یورو از فروش این کتاب نصیب خانواده برنت کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...