هفتمین چاپ کتاب «در ستایش بطالت» [In praise of idleness and other essays] نوشته برتراند راسل [Bertrand Russell] و ترجمه محمدرضا خانی توسط نشر نیلوفر منتشر شد.

ر ستایش بطالت» [In praise of idleness and other essays]  برتراند راسل [Bertrand Russell]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، راسل در این کتاب بر ضرورت کاهش ساعت کار کارگران و کارمندان تاکید می‌کند. هفتمین چاپ کتاب «در ستایش بطالت» با شمارگان ۴۴۰۰ نسخه، ۴۲ صفحه و بهای ۱۵ هزار تومان منتشر شده است. چاپ پیشین (ششم) این کتاب سال ۱۳۹۹ با شمارگان ۴۴۰۰ نسخه و بهای ۷,۵۰۰ تومان منتشر شده بود. چاپ نخست این کتاب سال ۱۳۹۳ با شمارگان ۱۵۰۰ نسخه و بهای سه هزار تومان در دسترس مخاطبان قرار گرفته بود.

«در ستایش بطالت» نام یکی از مقالات مشهور برتراند راسل فیلسوف و اندیشمند مشهور بریتانیایی است که در سال ۱۹۳۲ در نشریات آن دوران منتشر شد. در سال ۱۹۳۵ این مقاله در کتابی با عنوان «در ستایش بطالت و چند مقاله دیگر» به چاپ رسید. بعدها انتشارات راتلج در مجموعه کلاسیک‌های خود این مقالات را با مقدمه‌ای از آنتونی گاتلیب منتشر کرد.

راسل که بجز منطق و فلسفه در مباحث جامعه‌شناختی و البته داستان نویسی نیز دستی بر آتش داشت و البته داستان‌های او نیز از قوت ادبی خاصی برخوردارند، در مقاله «در ستایش بطالت» بر این عقیده است که اگر هر کس تنها چهار ساعت در روز کار کند هم نرخ بیکاری کاهش پیدا کرده و هم بر حظ و شادی مردم با توجه به افزایش ساعات فراغت، افزوده می‌شود.

بنابراین منطق دان مشهور در این مقاله خود از بیکاری و تنبلی دفاع نمی‌کند. او بر این عقیده است که ساعات کاری زیاد و افراط جامعه سرمایه‌داری بر انجام کار نه تنها مفید نیست بلکه اثر تخریبی زیادی هم دارد. به باور راسل ساعات کاری مردم در سطح جهان بسیار زیاد است و این به هیچ عنوان فضیلت نیست. بلکه در این میان باید به دلیل پیشرفت تکنولوژیک و فراهم شدن ماشین‌های صنعتی ساعات کاری فرد و کمیت کار او کم شده و با افزایش کیفیت کار، ساعات فراغت بیشتری برای انسان‌ها فراهم شود.

به باور او اگر ساعات کار کم شود، کارمندان و کارگردان می‌توانند بیشتر به علاقه‌مندی‌های شخصی، روحی و حتی معنوی خود برسند و این مساله حتی باعث افزایش کیفیت کار هم می‌شود، چرا که شوق به زندگی را در میان افراد بیشتر می‌کند. یعنی اگر مردم در زندگی خود احساس لذت و رضایت کنند وضعیت بهتر می‌شود تا اینکه بخواهند ساعت‌ها کار کنند. او در پرداختن به این موضوع به سیاست دولت، اقتصاد و قانون گذاری هم می‌پردازد. پس کار زیاد از نظر راسل فضیلت نیست و تبلیغ فضیلت بودن آن را فقط سرمایه‌دارها انجام داده‌اند. این کار با کیفیت است که فضیلت دارد.

................ هر روز با کتاب ...............

از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...