انیمیشن سینمایی «آخرین داستان» به نویسندگی و کارگردانی اشکان رهگذر در ۳۲ کشور به نمایش درمی‌آید.

به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی استودیو هورخش، انیمیشن سینمایی «آخرین داستان» به نویسندگی و کارگردانی اشکان رهگذر که تاکنون موفق به کسب ۹ جایزه ملی و بین المللی شده است در ۳۲ کشور همچون آمریکا، روسیه، اسپانیا، سوئد، یونان و نروژ به نمایش درمی‌آید.

اکران جهانی انیمیشن سینمایی «آخرین داستان» با کشورهای سوئد، فلاند و نروژ از اول سپتامبر (۱۰ شهریور) آغاز می‌شود و با نمایش در کشورهای روسیه، ارمنستان، آذربایجان، تاجیکستان، ترکمنستان، ازبکستان، اوکراین، بالتیک (لتونی، لیتوانی، استونی) بیلوروسی، قزاقستان، قرقیزستان، جورجیا، اوستیای جنوبی و مولداوی از اول اکتبر (یک مهر) ادامه پیدا می‌کند.

اکران انیمیشن سینمایی «آخرین داستان» در کشور آمریکا از ۲۷ سپتامبر (۵ مهر) آغاز می‌شود و نمایش این انیمیشن در کشور اسپانیا و ۱۳ کشور از منطقه اروپای جنوب شرقی شامل: یونان، آلبانی، بوسنی و هرزگوین، بلغارستان، کرواسی، کوزوو، مونته نگرو، مقدونیه شمالی، رومانی، صربستان و اسلوونی به شکل وی او دی از اول اکتبر (نهم مهر) ادامه پیدا می‌کند.

«آخرین داستان» با برداشتی آزاد از شاهنامه به روایت قصه ضحاک ماردوش، کاوه آهنگر و آفریدون می‌پردازد. شرکت ۷ sky Entertainment در کنار استودیو هورخش پخش جهانی انیمیشن سینمایی «آخرین داستان» را بر عهده دارد. این انیمیشن اولین انیمیشن بلند سینمایی تولیدشده در استودیو هورخش است.

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...