ماجرای رسوایی اخلاقی در آکادمی سوئد که در نهایت منجر به لغو بی‌سابقه اعطای نوبل ادبیات در سال ۲۰۱۸ شد، به فیلم سینمایی تبدیل می‌شود.

اقتباس سینمایی از رسوایی اخلاقی در آکادمی نوبل

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، کتاب غیرداستانی «کلوب» [Klubben] نوشته «ماتیلدا گوستاوسن» [matilda gustavsson] روزنامه‌نگار سوئدی مبنای اقتباس برای ساخت این فیلم سینمایی خواهد بود و کمپانی نوریسک فیلم اسکاندیناوی نیز تهیه‌کننده این پروژه سینمایی خواهد بود. 

«گوستاوسن» که خبرنگار روزنامه «داگنز نی‌هتر» سوئد است با انتشار مقاله‌ای افشاگرانه از ۱۸ زن نام برد که ماجراهایی از تجاوز، تهدید و آزار و اذیت در کلوب «فورم» را روایت کردند. کلوب «فورم» توسط چهره‌های سرشناس فرهنگی سوئد از جمله اعضای آکادمی سوئد (فرهنگستان ادبیات سوئد) اداره می‌شود که مسئولیت اعطای جایزه نوبل ادبیات را برعهده دارند.

در متن رسوایی آکادمی نوبل ادبیات نام «ژان-کلود آرنو» قرار داشت، عکاس و از چهره‌های برجسته فرهنگی در کشور سوئد که «کاترینا فروستنسن» نویسنده و عضو آکادمی سوئد همسر اوست. «ژان-کلود آرنو» در سال ۲۰۱۸ به تجاوز محکوم شد و هم‌اکنون در حال سپری کردن دو سال و شش ماه دوران محکومیتش در زندان است. 

مقاله نوشته «گوستاوسن» موجی از استعفاها را در آکادمی سوئد رقم زد که در نهایت موجب لغو اعطای جایزه نوبل ادبیات در سال ۲۰۱۸ شد و به جای آن در سال ۲۰۱۹ دو جایزه نوبل در شاخه ادبیات (به الگا توکارچوک و پیتر هاندکه) اعطا شد. 

«گوستاوسن» در کتابش که «کلوب» نام دارد نگاهی عمیق‌تر به ماجرای کلوب «فورم» و ساختارهای فساد و قدرت در دنیای هنری اروپا داشته است. 

«مارن لوئیس کوهن» که پیش‌تر فیلمنامه «ملکه قلب‌ها» ساخته «می ال-توهی» (نماینده سینمای دانمارک در اسکار ۲۰۲۰) را نوشته و حالا مشغول نگارش فیلمنامه اقتباسی از کتاب نوشته «کلوب» است در این‌باره می‌گوید: «کتاب «کلوب» روایتگر داستان قدرت و فساد و هر آن چیزی است که با محرومیت افراد از حرف زدن چه به عنوان فرد و چه به عنوان هنرمند روی می‌دهد و به نقطه عطفی در تاریخ فرهنگی کشور سوئد پرداخته است».

................ هر روز با کتاب ..............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...