بیستمین شماره دوماهنامه ادبی «چامه» با ویژه‌نامه‌ای برای سیروس نوذری (شاعر) منتشر شد.

بیست چامه ویژه‌ سیروس نوذری

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، محمدصادق رحمانیان، مدیر و سردبیر این دوماهنامه ادبی در سرمقاله این شماره در مطلبی با عنوان «برنده نوبل و الهام از زبان و ادب فارسی» آورده است: «جایزه نوبل ادبی امسال به عبدالرزاق گورنه (قُرنه) تعلق گرفت. رمان‌نویس زنگباری که اصالتی یمنی دارد. پدر و مادر او در شرق یمن؛ یعنی حضرموت و در «الشهر» به دنیا آمده‌اند. نویسندگان عرب پس از انتشار برنده شدن او اظهار تأسف کرده‌اند که تاکنون رمانی از او را مطالعه نکرده‌اند و این موضوع را جزو شگفتی‌های نوبل ادبی قلمداد می‌کنند. مترجمان عرب حداقل ده کتاب او را پس از اعلام برنده‌ شدنش به زبان عربی ترجمه کرده‌اند. رمان‌های عبدالرزاق گورنه بر تبعیض نژادی، هویت و جست‌وجوی ریشه‌ها تمرکز دارند. همچنین دارای سبکی است که به شدت به حافظه متکی است، زیرا اغلب گذشته را با همۀ چیزهای موجود در آن زنده می‌کند. انتشار خبر اعطای نوبل ادبیات به عبدالرزاق گورنه، باعث شور و شعف هموطنانش در زنگبار نیز شد؛ جایی که البته افراد کمی کتاب‌های او را خوانده‌اند. باید منتظر ماند تا ترجمه آثارش از انگلیسی به زبان فارسی منتشر شود تا بتوان آرا و اندیشه‌هایش را بازکاوی کرد. او در مصاحبه‌اش با سایت جایزه نوبل خود را مدیون قرآن کریم و ادبیات فارسی دانسته است».

در چامه جدید همچنین نصرت‌الله مسعودی با ۲۵ شعر، تازه‌ترین آثار خود را عرضه کرده است.

در بخش داستان، داستان‌های کوتاهی را از محمدجواد جزینی (درخت‌گیسو)، فیروزه آقامحمدی (آنتیوس از شنل)، عترت اسماعیلی (آفتاب‌گردان‌ها در انتهای ریل قطار روییده‌اند)، حسن بهرامی (سر کتاب)، حوریه رحمانیان (پروانگی)، لیلا باقری (قبر) و مهدی شاطر (من از مارکز خفن‌ترم) می‌خوانیم. کارشناسی بخش داستان بر عهده محمدجواد جزینی است.

در بخش «شعر زمان» نیز تازه‌ترین سروده‌های این شاعران چاپ شده است: هرمز علی‌پور، شهاب مقربین، سیاوش احمد (رحمت حقی‌پور)، فرامرز سه‌دهی، علی جهانگیری، جلیل قیصری، نرگس الیکایی، علی مشکات، هوشنگ عباسی، علی پیرنهاد، زینب فرجی، تارا کسرایی، حامد معراجی، داوود ملک‌زاده، شهین راکی، نوید بازیار، مریم سیدافقهی و میثم امیری. این بخش زیر نظر ضیاءالدین خالقی آماده می‌شود.

علاوه‌بر این، ویژه‌نامه این شماره از «چامه» با نام «من کلاغ خودم هستم» و مطالبی با عنوان‌های «بگو چه نام دارد، لرزش بنفشه‌ای در باد؟»، «دفاع از اشیاء»، «بر ایوان چراغی نیست» و ... همراه است. در این بخش علاوه‌بر بازنشر برخی نقدها، مصاحبه‌ای بلند با سیروس نوذری، شاعر و پژوهشگر ادبی، آمده است. صادق رحمانی عهده‌دار این گفت‌وگو بوده است و یادداشت‌ها و مقالاتی نیز درباره او و از این نام‌ها دیده می‌شود: کیوان اصلاح‌پذیر، فیض شریفی، پوران کاوه، فرزاد کریمی، کاوه گوهرین، حمیدرضا شکارسری و محمود سنجری. کیوان اصلاح‌پذیر دبیری ویژه‌نامه سیروس نوذری را در شماره بیستم «چامه» بر عهده داشته است.

بخش شعر و ترجمه این مجله با نام‌هایی همچون پرویز عباسی داکانی، مریم یوسفی نصیری‌نژاد، رحیم چراغی، الکساندر بلوک، ناصر بایزیدی، سارا پیشان، پل سلان، امیل چیوران، مسعود غفوری و کاوه اکبر همراه است. نگاهی به شعر و ادبیات رومانی، صلاح نیازی؛ شاخه‌ای با درختی عجیب، و ترجمه شعرهای صلاح نیازی شاعر عراقی مقیم لندن، توسط محمد الامین الکرخی و صادق دارابی در این بخش آمده است.

در بخش «چامک» جستارها، نقد کتاب و پژوهش‌های تازه‌ای از نویسندگان و شاعران به چاپ رسیده است. نوشته‌هایی از هاروکی موراکامی، سامره‌ عباسی، محسن آریاپاد، علی پورحسن، راحله بهادر و جان مالوی‌هیل نیز در بخش «چامک» به چشم می‌خورد.

همچنین شماره بیست و یکم‌دوماهنامه ادبی «چامه» که هفته اول دی ماه ۱۴۰۰ منتشر می‌شود، ویژه‌نامه‌ای برای‌ علی موسوی گرمارودی، ادیب و شاعر، خواهد بود که رضا اسماعیلی، شاعر و منتقد دبیر این بخش خواهد بود.

«چامه» شماره بیستم در ۲۰۰ صفحه عرضه شده است و علاقه‌مندان می‌توانند برای خرید نسخه الکترونیکی به قیمت ۱۲ هزار تومان، به فروشگاه اینترنتی فیدیبو و جار مراجعه کنند.

................ هر روز با کتاب ...............

دختری نوجوان، زیبا و در آستانه‌ بلوغ است و به خاطر فقر خانواده‌اش در یک محله‌ بدنام زندگی می‌کند... خواهرش نیز یک زن بد نام است... با رسیدن به سن بلوغ باید کار خواهر بزرگترش را انجام دهد تا کمک خرج خانواده باشد... پسر یک راهب ریاکار بودایی است... عاشق میدوری می‌شود اما خجالت می‌کشد از اینکه عشقش را به میدوری اظهار کند؛ به‌رغم اینکه همانند سایر همبازیان خود به کار خواهر بزرگتر میدوری آگاه است ...
تمایل به مبادله و خرید و فروش انگیزه‌های غریزی در انسان‌ها نیست، بلکه صرفاً پدیده‌ای متاخر است که از اروپای قرن 16 آغاز می‌شود... بحران جنگ جهانی اول، رکود بزرگ و جنگ جهانی دوم نتیجه عدم تعادل بین آرمان بازار و رفاه اجتماعی و ناتوانی هرگونه ضدجنبش اجتماعی، نظیر سوسیالیزم و کمونیزم، برای کاهش تنش‌ها بود... تاریخ انگلیس، از جنبش حصارکشی در قرن شانزدهم تا لغو قانون حمایت از فقرا در 1834، تاریخ کالایی سازی جامعه و طبیعت است... نئولیبرال‌ها و فاشیست‌ها همچنان مشغول آرمانشهر بازارند! ...
سنت حشره‌شناسی در ایران به دانشکده‌های کشاورزی پیوند خورده و خب طبعا بیشتر پژوهشگران به مطالعه حشرات آفت می‌پردازند... جمله معروفی وجود دارد که می‌گوید: «ما فقط چیزهایی را حفاظت می‌کنیم که می‌شناسیم»... وقتی این ادراک در یک مدیر سازمانی ایجاد شود، بی‌شک برای اتخاذ تصمیمات مهمی مثل سم‌پاشی، درختکاری یا چرای دام، لختی درنگ می‌کند... دولت چین در سال‌های بعد، صدها هزار گنجشک از روسیه وارد کرد!... سازمان محیط زیست، مجوزهای نمونه‌برداری من در ایران را باطل کرد ...
چه باور کنید و چه نکنید، خروج از بحران‌های ملی نیز به همان نظم و انضباطی نیاز دارند که برای خروج از بحران‌های شخصی نیاز است... چه شما در بحران میانسالی یا در بحران شغلی گرفتار شده باشید و چه کشور شما با کودتا توسط نظامیان تصرف شده باشد؛ اصول برای یافتن راه‌حل خروج از بحران و حرکت روبه جلو یکسان است... ملت‌ها برای خروج از تمامی آن بحران‌ها مجبور بودند که ابتدا در مورد وضعیت کنونی‌شان صادق باشند، سپس مسئولیت‌ها را بپذیرند و در نهایت محدودیت‌های‌شان را کنار بزنند تا خود را نجات دهند ...
در ایران، شهروندان درجه یک و دو و سه داریم: شهرنشینان، روستانشینان و اقلیت‌ها؛ ما باید ملت بشویم... اگر روستاییان مشکل داشته باشند یا فقیر باشند؛ به شهر که می‌روند، همه مشکلات را با خود خواهند برد... رشدِ روستای من، رشدِ بخش ماست و رشدِ شهرستانِ ما رشد استان و کشور است... روستاییان رأی می‌دهند، اهمیت جدولی و آماری دارند اهمیت تولیدی ندارند! رأی هم که دادند بعدش با بسته‌های معیشتی کمکشان می‌کنیم ولی خودشان اگر بخواهند مولد باشند، کاری نمی‌شود کرد... اگر کسی در روستا بماند مفهوم باختن را متوجه ...