برگزیدگان بیست و پنجمین جشنواره بین‌المللی قصه‌گویی در پایتخت قصه ایران در مراسم اختتامیه این جشنواره در یزد معرفی شدند.

حسین کاظمی با اجرای نقل رستم و تهمینه از مازندران

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا؛ اسامی برگزیدگان این جشنواره به شرح زیر است:

برگزیده بخش آیینی و سنتی بزرگسالان حسین کاظمی با اجرای نقل رستم و تهمینه از مازندران؛
برگزیده بخش آیینی و سنتی در رده نوجوانان علیرضا متقی با اجزای قصه غلام عشق از استان مرکزی معرفی شدند.

همچنین برگزیده بخش مدرن و کلاسیک در رده بزرگسالان زهرا اکبری نژاد با قصه چقل‌ووس از لرستان
و برگزیده بخش مدرن و کلاسیک نوجوانان نیز محیا کمالیان با قصه خر برفت از یزد اعلام شدند.

عنوان برگزیده بخش بین‌المللی بیست و پنجمین جشنواره بین‌المللی قصه‌گویی ایران به زینب فاطیما از هند با قصه قطره رسید.

جایزه ویژه سردار سلیمانی در بیست و پنجمین جشنواره بین‌المللی قصه‌گویی نیز به سیمین محمدعلی پور از آذریایجان شرقی با قصه سی‌ام رسید.

جایزه ویژه بخش لبخند در این دور از رقابت‌ها نیز به زهره باقری از استان البرز به قصه طوطی و بقال اعطا شد.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...