حسین محب اهری بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون پس از سال‌ها مبارزه با بیماری سرطان صبح امروز ـ چهارشنبه ـ از دنیا رفت.

به گزارش ایسنا و به نقل از روابط عمومی معاونت سیما، کیانوش عیاری که این روزها سریال سریال «۸۷ متر» را برای شبکه یک سیما کارگردانی می‌کند، ضمن عرض تسلیت برای درگذشت زنده‌یاد حسین محب‌اهری درباره آخرین همکاری خود با این هنرمند، گفت: از حسین محب اهری برای همکاری با پروژه سریال «۸۷ متر» در نقش یک صحاف دعوت کرده بودیم.

او ادامه داد: زنده‌یاد حسین محب‌اهری علی‌رغم دست و پنجه نرم کردن با یک بیماری سخت، اما پُرتوان و متعهدانه چند پلان در سریال هم بازی کرد، اما در حین ضبط یکی از پلان‌ها حالشان وخیم و روانه بیمارستان شد.

عیاری یادآور شد: این نقش به حال و هوای روزهای آخر زندگی این انسان نیکو و هنرمند شریف و متعهد نزدیک بود و طبق فیلمنامه در پایان این پلان، صحاف فوت می‌کند، اما در حالی که نیمی از سکانس‌های محب اهری باقیمانده است دست تقدیر نقش این بازیگر را ناتمام گذاشت.

مجموعه تلویزیونی «۸۷ متر» کاری از گروه فیلم و سریال شبکه یک سیما است که در ۴۰ قسمت ۴۵ دقیقه ای در سیما فیلم در دست تولید است و قرار است سال ۹۸ راهی آنتن شود.

به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...
نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...