پائولو کوئیلو، نویسنده مشهور پرتغالی اجازه داد تا با ارائه 17 اثر پرفروشش توسط کیندل آماوزن، این آثار به صورت الکترونیک خوانده شوند.

به گزارش ایبنا به نقل از تی‌ام‌سی نیوز، کوئیلو مهم‌ترین آثارش از جمله «کیمیاگر» را برای نخستین بار به صورت الکترونیکی در دسترس مخاطبانش قرار داده است.

به این ترتیب علاقه‌مندان پرتغالی زبان آثار کوئیلو می‌توانند با استفاده از کتاب‌خوان الکترونیک کیندل متعلق به شرکت آمازون، از این آثار در کنار بیش از 400 هزار کتاب دیگری که این کتابخوان ارائه کرده، بهره بگیرند.

این آثار که به مدت 6 ماه در بیش از 100 کشور جهان در اختیار کاربران کیندل قرار دارند می‌توانند در زمان 60 ثانیه دانلود شوند.

کوئیلو که نامش در سال 2008 به دلیل 65 بار ترجمه از کتاب «کیمیاگر» در 150 کشور جهان به کتاب رکوردهای گینس راه یافت، همواره از جمله نویسندگانی بوده که از استفاده از اینترنت استقبال کرده و بخشی یا تمام یک کتابش را  رایگان  روی اینترنت قرار داده است.

با این حال این نخستین باری است که یک نویسنده اجازه می‌دهد تا 17 اثرش همزمان به صورت الکترونیک در دسترس علاقه‌مندانش قرار گیرد.

مسئولان کیندل استور نیز از این کار به دلیل پرفروش بودن آثار کوئیلو استقبال کرده‌اند.

که واقعا هدفش نویسندگی باشد، امروز و فردا نمی‌کند... تازه‌کارها می‌خواهند همه حرف‌شان را در یک کتاب بزنند... روی مضمون متمرکز باشید... اگر در داستان‌تان به تفنگی آویزان به دیوار اشاره می‌کنید، تا پایان داستان، نباید بدون استفاده باقی بماند... بگذارید خواننده خود کشف کند... فکر نکنید داستان دروغ است... لزومی ندارد همه مخاطب اثر شما باشند... گول افسانه «یک‌‌شبه ثروتمند‌ شدن» را نخورید ...
ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...