«در جست‌وجوی یک پیوند» [The member of the wedding] اثر کارسون مکالرز [Carson McCullers] با ترجمه حانیه پدرام توسط نشر بیدگل منتشر شد.

در جست‌وجوی یک پیوند» [The member of the wedding] اثر کارسون مکالرز [Carson McCullers]

به گزارش کتاب نیوز، کارسون مکالرز، نویسنده و شاعر آمریکایی، یکی از مهم‌ترین چهره‌های ادبی ایالات متحده در نیمه‌ی دوم قرن بیستم بود. او در عمر کوتاهش پنج رمان، دو نمایشنامه، بیست داستان کوتاه و خودزندگی‌نامه‌ای ناتمام نوشت. او در 23 سالگی نخستین رمان خود را با عنوان «قلب، شکارچی تنها» منتشر کرد. این رمان خیلی زود با استقبال مواجه شد و مک‌کالرز را در اوج جوانی به یکی از چهره‌های اصلی ادبیات آمریکا در دوران خود تبدیل کرد. بسیاری دومین کتاب مکالرز به نام «آواز کافه‌ی غم‌بار» را بهترین اثر او می‌دانند. مک کالرز در کمتر از یک سال اثر بعدی خود را با نام «مهمان عروسی» چاپ کرد. «ساعت بی‌عقربه» آخرین اثر کارسون مکالرز در سال 1961 و بیست سال پس از انتشار اولین اثرش منتشر شد. مکالرز در سال 1967 و در سن پنجاه سالگی به علت سکته‌های مغزی مکرر از دنیا رفت. او در زمان مرگش نیز مشغول نوشتن زندگی‌نامه‌اش بود.

ناشر در معرفی این اثر او آورده است:

در جست‌وجوی یک پیوند اثر کارسون مکالرز، نویسنده‌ی آمریکایی، در سال 1946 منتشر شد. نوشتن این رمان پنج سال از مک‌کالرز زمان گرفت. او در نامه‌ای به همسرش درباره‌ی این رمان نوشت: «از آن کارهایی است که با کمترین لغزش تماماً فرو‌می‌ریزد. باید به زیبایی تمام نوشته شود. به شعر می‌ماند. زیبا که نباشد هیچ توجیهی برای نوشتنش وجود نخواهد داشت.»

در جست‌و‌جوی یک پیوند داستان دختربچه‌ی‌ دوازده‌ساله‌ای به نام فرنکی آدامز را روایت می‌کند، دختری که احساس می‌کند ارتباطش با جهان قطع شده و به زعم خودش «انسانی بی‌پیوند» است. او هیچ دوستی در شهر کوچک جنوبی‌شان ندارد. فرنکی با مطلع شدن از ازدواج قریب‌الوقوع برادرش، رویاپردازی می‌کند که او و تازه عروسش را در ماه عسلشان همراهی خواهد کرد. او خیال می‌کند این ازدواج مجالی خواهد بود تا به پیوندی انسانی که آرزویش را دارد چنگ بزند و از تنهایی همیشگی‌اش خلاص شود.

حانیه پدرام مترجم این اثر متولد سال 1368 در تبریز است. او ابتدا در رشته فیزیک به تحصیل پرداخت و پس از یک سال از ادامه‌ی آن انصراف داد. پدرام فارغ‌‌التحصیل رشته‌ی زبان و ادبیات انگلیسی از دانشگاه آزاد تبریز است. از این مترجم ترجمه‌ی آواز کافه‌ی غم‌بار و در جست‌وجوی یک پیوند اثر کارسون مکالرز در نشر بیدگل منتشر شده است.

«در جست‌وجوی یک پیوند» اثر کارسون مکالرز در 308 صفحه و قیمت 85 هزارتومان منتشر شده و در دسترس علاقمندان قرار گرفته است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...