ترجمه جدیدترین اثر عایشه کولین با عنوان «پایان» منتشر شد.

به گزارش ایسنا، رمان «پایان» جدیدترین اثر عایشه کولین، با ترجمه پری اشتری توسط نشر فروزش تبریز به چاپ رسیده است.

در معرفی این کتاب آمده است: «پایان» نقطه پایانی برای شخصیت‌های مختلف رمان‌های قبلی این نویسنده ترک‌تبار است. «پایان» روایتی چندبعدی از یک اتفاق مشترک خواننده را ترغیب به پی گرفتن داستان می‌کند. شخصیت «اسرا» که در آخر رمان «مرغان شکسته‌بال» سرنوشت نامعلومی دارد، در این رمان ادامه پیدا می‌کند. کولین در «پایان» نیز  مانند رمان‌های قبلی‌اش از مهاجرت‌های اجباری (به خاطر شرایط نامساعد اجتماعی و اقتصادی) می‌گوید و بحران‌های هویتی ناشی از این مهاجرت‌ها را به تصویر می‌کشد.

رمان «مرغان شکسته‌بال» این  نویسنده هم پیش‌تر با ترجمه پری اشتری توسط همین نشر منتشر شده است.

 عایشه کولین سال گذشته در سفرش به ایران با اعلام خبر انتشار کتاب «پایان» گفته بود:  کتابی از من  به نام «سون» (به معنای پایان) به چاپ رسید. من در نوشتن کتاب‌هایم از آتیلا ایلهان، شاعر ترکیه‌ای، الهام گرفته‌ام. یعنی اگر در یکی از رمان‌هایم کاراکتری را می‌بینید، در رمان دیگرم این کاراکتر وجود دارد. «سون» برای من این موضوع را داشت که همه کاراکترها تمام شدند. زمانی که کتاب را برای چاپ دادم، ناشر به من گفت با توجه به سنت به معنای پایان زندگی‌ات نباشد، که من هم فکر کردم بهتر است نام کتاب را عوض کنم، اما زمانی که طرح جلد کتاب را دیدم با خودم گفتم می‌شود برای این کتاب مرد.

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...