طبق اسناد تاریخی گفته می‌شد که عشق اگزوپری به همسرش [consuelo] الهام‌بخش خلق شازده کوچولو بوده است.

شازده کوچولو و نامه‌های عاشقانه اگزوپری به همسرش

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، به تازگی کتابی جدید از نامه‌های عاشقانه آنتوان دو‌سنت اگزوپری نویسنده و خلبان فرانسوی خالق کتاب ماندگار شازده کوچولو منتشر شده است که نشان می‌دهد جدایی تلخ بین او و همسرش سرانجام به آشتی و صلح رسیده است. طبق اسناد تاریخی گفته می‌شد که عشق اگزوپری به همسرش الهام‌بخش خلق شازده کوچولو بوده است.

شازده کوچولو یا شاهزاده کوچولو نخستین بار در سپتامبر سال ۱۹۴۳ در نیویورک منتشر شد که تا کنون به 450 زبان زنده دنیا ترجمه و با فروش بیش از 200 میلیون نسخه یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های تاریخ بوده است. هنوز از این کتاب به‌طور متوسط سالی یک میلیون نسخه در جهان به فروش می‌رسد. این کتاب در سال ۲۰۰۷ نیز به عنوان کتاب سال فرانسه برگزیده شد.

در این داستان سنت اگزوپری به شیوه‌ای سوررئالیستی به بیان فلسفه خود از دوست داشتن و عشق و هستی می‌پردازد. طی این داستان سنت اگزوپری از دیدگاه یک کودک، که از سیارکی به نام ب۶۱۲ آمده، پرسشگر سوالات بسیاری از آدم‌ها و کارهایشان است. اگزوپری در سال 1930 با «کونسئلو سانسین» هنرمند سبک سورئالیستی مکتب سالوادور دالی ازدواج کرد و گفته می‌شود در واقع گل سرخ موجود در داستانش همان همسرش است.

اگزوپری در جایی نوشته است: کونسئلو عزیزم اصلا متوجه نیستی که چقدر مرا رنج می‌دهی. همسرش در پاسخ تلگراف شوهرش می‌نویسد: من از اعماق وجودم گریه می‌کنم و از اینکه از تو دور باشم، وحشت دارم. «آلن ویرکاندلت» نویسنده زندگینامه اگزوپری در گفتگو با خبرگزاری فرانسه گفته است همسر اگزوپری احساس افسردگی داشته و به خاطر همین مشکلاتی بین آنها ایجاد شده بود.

بر خلاف نوشته‌های قبلی که گفته بودند اگزوپری از همسرش جدا شده بود در یکی از آخرین نامه‌های او به کونسئلو نوشته شده است: کونسئلو، برای اینکه همسر من هستی از تو تشکر می‌کنم. اگر کشته شدم، کسی هست که تا ابد منتظر او باشم.

نویسنده شازده کوچولو در آخرین روزهای جنگ جهانی دوم و پیاده شدن قوای متفقین در سواحل فرانسه، بار دیگر با درجه سرهنگی نیروی هوایی به فرانسه بازگشت. در ۳۱ آگوست ۱۹۴۴ برای پروازی اکتشافی برفراز فرانسه اشغال شده از جزیره کرس در دریای مدیترانه به پرواز درآمد؛ و پس از آن دیگر هیچگاه دیده نشد. دلیل سقوط هواپیمایش هیچگاه مشخص نشد؛ اما در اواخر قرن بیستم و پس از پیداشدن لاشه هواپیمایش این‌طور به‌نظر می‌رسد که برخلاف ادعاهای پیشین، او هدف آلمانی‌ها واقع نشده است؛ زیرا روی هواپیما اثری از تیر دیده نمی‌شود و احتمال زیاد می‌رود که سقوط هواپیما به‌دلیل نقص فنی بوده است.

بعد از مرگ اگزوپری خانواده‌اش به‌خاطر عقاید سیاسی خود هیچ وقت به کونسئلو روی خوش نشان ندادند؛ چون اعتقاد داشتند پسرشان نباید با یک خارجی ازدواج می‌کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...