خدیجه زمانیان یزدی | قدس
«جیمز» [James] نوشته پرسیوال اورت [Percival Everett] بازخوانی درخشان شاهکار کلاسیک ادبیات آمریکا یعنی «ماجراهای هاکلبریفین» بوده که این بار داستان از زاویه دید برده سیاهپوست این کتاب یعنی جیم روایت شده است. نویسنده در «جیمز» به مسئله هویت میپردازد، هویت بردههای سیاهپوستی که از آنها دزدیده میشد.
![خلاصه رمان جیمز» [James] نوشته پرسیوال اورت [Percival Everett]](/files/172959197392169092.jpg)
جیم در چنین فضایی به راحتی به یک نفر دیگر فروخته میشود و میبیند مجبور است زن و دختر خودش را برای همیشه ترک کند و به مزرعه مالک جدید خودش برود، اما او تسلیم شرایط نمیشود و فرار میکند و در سفری پرفراز و نشیب که هاکلبریفین در بخش زیادی از آن با او همراه است، به هویت جدیدی دست مییابد.
درباره «جیمز»؛ شاهکار خواندنی پرسیوال اورت که برای آثارش جوایز زیادی گرفته با مترجم این اثر سیدرضا حسینی به گفتوگو نشستیم:
چه شد به سراغ ترجمه «جیمز» رفتید؟
پرسیوال اورت، نویسنده بزرگ و سرشناسی است که آثارش تاکنون نامزد جوایز مهم و متعددی شده و بعضی از آنها را نیز تصاحب کرده است. حتی از روی یکی از آثار این نویسنده فیلمی ساخته شده که برنده جایزه اسکار نیز شده است. اما آنچه موجب شد تازهترین رمان آقای اورت نظرم را جلب کند، نه شهرت نویسنده، بلکه شهرت رمانی بود که آن را بازگویی کرده بود. تقریباً همه ما «ماجراهای هاکلبری فین» را در نوجوانی خودمان خواندهایم و خاطرات ماجراجوییهای هاک در ذهنمان حک شده است. به سراغ «جیمز» رفتم تا ببینم این ماجراها از زاویه دید جیم چگونه روایت شدهاند و با خواندن آن متوجه شدم با رمانی کاملاً مستقل و متفاوت روبهرو هستیم که حرفهای بسیاری برای گفتن دارد و دیدم حیف است این حرفها به گوش خواننده فارسیزبان نرسد.
چه تفاوت عمدهای در روایت داستان و نگاه پرسیوال اورت به عنوان نویسنده «جیمز» و مارک تواین در «هاکلبری فین» وجود دارد؟
«ماجراهای تام سایر» و «ماجراهای هاکلبری فین» داستان ماجراجوییهای دو نوجوان سفیدپوست نواحی روستایی جنوبغربی آمریکا در نیمه قرن نوزدهم هستند. این دو نوجوان در موقعیتهای مختلف تجربههای ارزشمندی کسب میکنند و به نوعی بلوغ شخصیتی میرسند. جیم در «ماجراهای هاکلبری فین» یک شخصیت متین و محترم و البته خرافاتی است که در کنار هاک نقشی فرعی ایفا میکند. اما در رمان «جیمز»، جیم شخصیت اصلی بوده، روشنفکر است و اهل خطر کردن و بسیار عصیانگر. «جیمز» دیگر یک رمان ویژه نوجوانان نیست، بلکه یک رمان تاریخی خونبار است که با نگاهی کاملاً انتقادی به یکی از سیاهترین دورههای تاریخ آمریکا و جهان میپردازد.
چرا پرسیوال اورت در این روزگار باید باز هم از تبعیض نژادی بنویسد؟
شاید تصور کنیم آن جنایتهایی که در گذشته به بهانه برتری نژادی در حق سیاهپوستان روا داشته میشد، تنها سوژه فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی است، اما واقعیت تلخ این است که انسانها هنوز هم همان جنایتها و چه بسا بدتر از آنها را به بهانههای مختلف علیه یکدیگر روا میدارند و فقط سعی میکنند انگیزه اصلی خودشان را که همان ادعای برتری نژادی، قومی و جنسیتی است، علنی و آشکار نکنند.
پرسیوال اورت در یکی از مصاحبههایش میگوید چند سال پیش کتاب «درختها» را درباره به دار آویخته شدن سیاهپوستها نوشته است. او بیان میکند: این رمان را نوشتم، چون ما طوری درباره به دار آویخته شدن سیاهپوستها حرف میزنیم، انگار رویهای بوده که در فرهنگ گذشته ما رواج داشته، اما واقعیت این است که این رویه امروزه بیش از هر زمان دیگری در گذشته رواج دارد و ما تنها از آن با نامهای متفاوتی یاد میکنیم. این روزها به جای بر دار کردن میگوییم «تیراندازی پلیس» یا «تیراندازی تصادفی».
اثر در ستایش آرمانخواهی و آزاداندیشی سیاهپوستان است اما در واقع میتوان این نگاه را تعمیم داد و آن را شامل زیست هر انسان با هر نژاد و ملیتی عنوان کرد.
مسلماً میتوان چنین نگاهی به این رمان داشت. من معتقدم دایره این بردگی ممکن است بسیار وسیعتر هم باشد. انسان حتی اگر در اسارت یک تفکر غلط یا امیال و آرزوهای واهی هم قرار داشته باشد، برده است و باید تلاش کند خود را از قید این بردگی برهاند.
پرسیوال اورت در این اثر نگاه تند و منتقدانهای به همرنگان خود دارد. او گاهی نوک پیکان انتقاد را از سفیدپوستان به سمت سیاهان میگیرد و یکی از دلایل تولد و رشد پدیده بردگی را بردهپذیر بودن سیاهان میداند. در جاهایی از داستان میبینیم سیاهانی که بردگی را به عنوان یک قانون انسانی و زیستی خود پذیرفتهاند که اگر برده نباشند پس قرار است چگونه زندگی کنند. این نگاه پرسیوال اورت از کجا آمده است؟ او مانند شرمن الکسی در کتاب «خاطرات یک سرخپوست واقعی» که انتقادهای تند و تیزی به زیست سرخپوستان و همرنگانش دارد در این اثر نگاه منتقدانهای به سیاهان دارد.
بسیاری از بردگان به خصوص از نسلهای دوم به بعد، برده به دنیا میآمدند. آنها به دلایل فردی و اجتماعی در برابر ستم آسیبپذیر بودند. این بردگان اساساً تصوری از آزادی نداشتند و وضعیت خودشان را به عنوان سرنوشتی محتوم پذیرفته بودند. مهمترین عاملی هم که ثبات چنین وضعیتی را سبب میشد و به آن دامن میزد، ناآگاهی بردگان بود. عامل دیگر هم عدم انسجام اجتماعی سیاهان بود و جالب است که بردهها با بهرهگیری از دو ابزار موسیقی و رقص در تمام دوران بردهداری سعی میکردند این انسجام، همدلی و همراهی را در میان خودشان به وجود بیاورند و تقویت کنند.
یکی از دلایلی که جیمز آزاد است و ذاتاً برده نیست و بر ضد بردهداری طغیان میکند این است که او میتواند بخواند و بنویسد حتی مثل بردهها صحبت نمیکند. گویا پرسیوال اورت برای خواندن و آگاهی جایگاه و احترام ویژهای قائل است.
دقیقاً. یکی از نمادهای بسیار مهم در این رمان «مداد» است. مدادی که یک برده دیگر با فدا کردن جان خودش آن را به جیم هدیه میدهد. مداد نماد آگاهی است و نخستین کلماتی که جیم با این مداد مینویسد از اهمیت حیاتی و تعیینکننده آگاهی حکایت دارند. جیم چند جملهای درباره خودش مینویسد و در پایان تأکید میکند: «اگر این خطوط بتوانند معنا داشته باشند، آن گاه زندگی نیز میتواند معنا داشته باشد و من میتوانم معنا داشته باشم».
مخاطب در این اثر با رمانی مواجه است که در آن رشد شخصیت جیمز را میبیند. همان طور که اسم او اول داستان، جیم است و در آخر داستان خودش را جیمز معرفی میکند. در حین سفر اجباری و تجربههایی که از سر گذرانده شخصیت او هم تغییر میکند و مخاطب رشد و کمال را در شخصیت او میبیند. او برای یک انگیزه شخصی دست به فرار میزند اما در جریان سفر و آنچه از دنیای کثیف بردهداری میبیند، رشد او هم آغاز میشود...
کاملاً درست است. سفر پرماجرای جیم و هاک در رودخانه میسیسیپی در واقع برای جیمز نوعی سفر درونی است.
جیم در این سفر به تدریج از هویت خود به عنوان یک برده فاصله میگیرد و با پشت سر گذاشتن ماجراهای گوناگون دیدگاه جدیدی به زندگی پیدا کرده و هویت خودش را به عنوان یک انسان آزاد باور میکند. جایی نزدیک به پایان رمان، جیم به بردهای که دارد همراه با او فرار میکند، میگوید: «این رو از من داشته باش. من دیگه هیچ وقت برده کسی نمیشم».
در کتاب بارها به جیمز از سوی نزدیکان او مثل هاکلبری فین و دشمنانش مثل قاضی تچر گفته میشود «تو چرا مثل بردهها حرف نمیزنی؟». ادبیات بردگان چگونه ادبیاتی بوده است؟
بردههای سیاهپوست وقتی به آمریکا وارد شدند، با تلفیق زبانهای بومی خودشان و زبان انگلیسی یا دیگر زبانهای اروپایی زبانهای مختلفی را به وجود آوردند که به اسامی گوناگونی معروف شدهاند. به مرور زمان، از تعامل این زبانها با یکدیگر، زبان جدیدی به وجود آمد که در واقع یکی از لهجههای زبان انگلیسی است و به «گویش انگلیسی سیاهپوستان آمریکا» یا AAVE معروف است. این زبان یا گویش ویژگیهای واژگانی، دستوری و تلفظی خاص خودش را دارد که آن را از انگلیسی معیار متمایز میکند.

میسیسیپی بر این داستان سایه انداخته است. پرسیوال اورت چه کاربرد نمادگرایانهای از آن داشته است؟
رودخانه میسیسیپی در سرتاسر این رمان نماد آزادی و مخاطراتی است که جیم و هاک با آن روبهرو هستند. میسیسیپی علاوه بر اینکه امکان گریز و دستیابی به یک زندگی جدید را برای آنها فراهم میکند، راهنمای این دو در طول سفرشان نیز هست.
از «مخاطب جیمز» میخواهید به چه نکاتی در خواندن این اثر توجه کند.
در بازخوردهایی که از مخاطبان جیمز گرفتهام، کمتر دیدهام طنز تلخ اما دلنشین پرسیوال اورت در این رمان مورد تأکید قرار گرفته باشد. اورت نویسندهای است که در استفاده از طنز مهارت خاصی دارد و در جیمز هم از این مهارت خودش به خوبی و به زیبایی بهره برده است. طنز جذاب این رمان تا حد زیادی زهر تلخیهای آن را میگیرد و تجربه خواندن آن را دلپذیرتر میکند.
برای ترجمه جیمز چه تجربهای از سر گذراندید؟
اگر متن انگلیسی جیمز را بخوانید، خواهید دید نویسنده در نوشتن این رمان از زبانی دوگانه استفاده کرده است. داستان از زبان جیم و به زبان انگلیسی معیار روایت میشود اما بسیاری از دیالوگها با لهجه اهالی جنوب آمریکا و یا به زبان بردگان نوشته شدهاند. این زبان دوگانه برای ایجاد تمایزی به کار گرفته شده که همان تمایز هویتی جیم- جیمز است. در واقع هر جا بردهها حرف میزنند، زبان از انگلیسی معیار فاصله میگیرد. چون معتقدم لهجه ترجمهپذیر نیست، نشان دادن این تمایز چالش بزرگ ترجمه این رمان بود. بنابراین هر جا تأکید بر این تمایز ضروری بود، سعی کردم به نوعی آن را به خواننده گوشزد کنم.
ادبیات جهان چقدر توانسته به مسئله مبارزه با تبعیض نژادی ادای دین کند و چرا همچنان باید به این نوع آثار در بستر داستان و ناداستان پرداخت؟
بردهداری در ادبیات به توصیف و بررسی نهاد بردهداری و تأثیرات عمیق آن بر افراد و جوامع پرداخته است. آثار مهم ادبی در این زمینه هم پیش و هم پس از جنگ داخلی آمریکا نوشته شدند. آثار اولیه در این حوزه عمدتاً در قالب خطابهها و زندگینامههای خودنوشتِ آمریکاییهای آفریقایی تبار ارائه شدند اما رمانهای مهمی که ضد بردهداری نوشته شدند، مثل کلبه «عمو تم» هریت بیچراستو بر القای نهاد بردهداری تأکید داشتند.
در آثار ادبی پس از جنگ داخلی مثل «ماجراهای هاکلبری فین» همچنان بر پیچیدگیهای هویت نژادی تأکید و این آثار اغلب دیدگاههای متناقضی را شامل میشدند. در طول قرنهای بیستم و بیست و یکم، نویسندگانی چون تونی موریسون و کولسون وایتهد در آثار خودشان به بررسی تأثیرات بر جای مانده از دوران بردهداری بر هویت، خانواده و اجتماع پرداختهاند. هویت نژادی و تلاش برای رسیدن به تعریفی از خود از جمله مضامین غالب چنین آثاری محسوب میشوند.
چرا این رمان این همه خوانده شده و مورد اقبال مخاطب جهانی قرار گرفته است؟
رمان جیمز یکی از پرجایزهترین رمانهای سالهای اخیر است. این رمان نامزد جوایز زیادی شده و جوایز بسیار معتبری همچون جایزه پولیتزر و جایزه ملی کتاب آمریکا را تصاحب کرده است. همچنین بسیاری از نشریهها و سایتهای معتبر در حوزه کتاب و کتابخوانی همچون نیویورکتایمز، تایم، آمازون و گودریدز این رمان را به عنوان بهترین یا یکی از بهترین رمانهای سال ۲۰۲۴ معرفی کردهاند، اما جیمز، رمان بسیار پرفروشی هم بوده است.
این رمان هفتههای متوالی در فهرست پرفروشترین کتابهای آمازون قرار داشته و اقبال مخاطب عام نیز به آن چشمگیر بوده است. اما متأسفانه ترجمه این رمان در ایران با استقبال خوبی مواجه نشده و از این رمان در مدت حدود ۹ماه کمتر از هزار نسخه به فروش رفته است. شاید فهرست بلندبالای جوایز ادبی این رمان مخاطب عام را فراری میدهد اما جیمز رمانی است که قطعاً مخاطب عام هم از خواندنش لذت خواهد برد، چون علاوه بر اینکه رمانی آگاهیبخش است، بسیار جذاب و سرگرمکننده نیز هست و همان طور که گفتم طنز بسیار دلنشینی در بسیاری از فصلهای کتاب وجود دارد که لذت خواندنش را به تجربهای به یاد ماندنی بدل خواهد کرد.
................ تجربهی زندگی دوباره ...............