اقتصاددان نویسنده | تجارت فردا


آن کاترین کیس [Anne Catherine Case]، استاد اقتصاد و امور عمومی در دانشگاه پرینستون است. کیس که در زمینه اقتصاد کار آموزش‌ دیده است، کمک‌های مهمی در زمینه‌های بهداشت، توسعه و اقتصاد کار داشته است، با بورسیه تحصیلی که به طور یکسان در علوم و علوم اجتماعی به رسمیت شناخته شده است و باعث ایجاد گفت‌وگوهای عمومی در مورد تاثیرات منفی افزایش نابرابری اجتماعی-اقتصادی در ایالات‌متحده شده است.

 «مرگ‌های ناامیدی و آینده سرمایه‌داری Deaths of Despair and the Future of Capitalism آن کاترین کیس [Anne Catherine Case]،

اگرچه بسیاری از مشارکت‌های اولیه کیس در زمینه‌های اقتصاد سیاسی و مالیه عمومی بوده، با این حال او پیوسته به دنبال درک ریشه‌های اجتماعی نابرابری اقتصادی بوده است. به عنوان مثال، یک مقاله اولیه با کریستین بوچر با عنوان «تاثیر ترکیب جنسی خواهر و برادر بر تحصیل و درآمد زنان» (فصلنامه مجله اقتصاد)، نقش ترکیب جنسیتی خواهر و برادر را بر نتایج بازار کار زنان بالغ مستند کرد و شواهد جدیدی در مورد موانع اجتماعی برای پیشرفت زنان در نیروی کار ارائه داد. با گذشت زمان، تمرکز او بر درک ارتباط میان وضعیت اقتصادی و وضعیت سلامت در دوران کودکی معطوف شد. در طول دو دهه گذشته، کیس به طور گسترده در مورد سلامت در طول زندگی در میان جمعیت‌های آسیب‌پذیر نوشته است و جنبه‌های متعددی از ریشه‌های اجتماعی-اقتصادی افت سلامت را در کشورهای توسعه‌یافته و در حال توسعه، کشف کرده است.

کیس در سال 1980 با مدرک کارشناسی از دانشگاه ایالتی نیویورک در آلبانی فارغ‌التحصیل شد و پس از آن مدرک MPA (کارشناسی ارشد مدیریت دولتی) را در سال 1983 و دکترای اقتصاد را در سال 1988 از دانشگاه پرینستون دریافت کرد. او پس از کار به عنوان استادیار در بخش اقتصاد در دانشگاه هاروارد از سال 1988 تا 1991، از سال 1991 در بخش‌های اقتصاد دانشگاه پرینستون و دانشکده روابط عمومی و بین‌الملل وودرو ویلسون مشغول به کار شد و در سال 1997 به مقام استادی رسید.

زمینه‌های پژوهشی او شامل اقتصاد کار، اقتصاد سلامت و مطالعات توسعه است. پژوهش‌های او موجب این کشف شد که نرخ مرگ‌ومیر میانسالی برای سفیدپوستان غیراسپانیایی در ایالات‌متحده با دیپلم دبیرستان یا کمتر افزایش یافته است، در حالی که نرخ مرگ‌ومیر میانسالی در سایر کشورهای ثروتمند کاهش یافته است. او افزایش نرخ مرگ‌ومیر را به مواد مخدر، الکل و خودکشی نسبت ‌می‌دهد که به عنوان «مرگ‌های ناشی از ناامیدی» نیز شناخته می‌شوند.

اگر کنجکاو شده‌اید که با این بانوی اقتصاددان بیشتر آشنا شوید، در ادامه مطلب با ما همراه باشید.

معلم بااستعداد
آن کیس، در سال 2017 پس از 26 سال کار در دانشکده پرینستون بازنشسته شد. آن در شمال ایالت نیویورک بزرگ شد و ابتدا از دانشگاه ایالتی نیویورک در آلبانی در سال 1980 فارغ‌التحصیل شد. سپس به پرینستون آمد و مدرک کارشناسی ارشد را در امور عمومی از مدرسه روابط عمومی و بین‌المللی وودرو ویلسون گرفت. کیس در طول دوران دانشجویی خود در مدرسه ویلسون، در بخش تحقیقات بانک جهانی کار می‌کرد؛ جایی که به این نتیجه رسید که اگر بخواهد شغلی در توسعه بین‌المللی داشته باشد، دکترای اقتصاد برایش مفید خواهد بود.

آن کیس در حالی که برای دکترای اقتصاد در پرینستون درس می‌خواند، متوجه شد که چالش‌های تحقیق و تدریس به قدری ارزشمند است که تصمیم گرفت در دانشگاه بماند. او پس از دریافت دکترای خود در اقتصاد در سال 1988، قبل از بازگشت به پرینستون در سال 1991 به عنوان عضو هیات علمی در مدرسه ویلسون و دپارتمان اقتصاد، به هیات علمی دپارتمان اقتصاد دانشگاه هاروارد پیوست. از آن زمان، آن نقش اصلی را در آموزش و تحقیق در اقتصاد کاربردی در پرینستون ایفا کرده است.

آن کیس، معلم و مشاور بااستعدادی است که نسلی از MPA (کارشناسی ارشد مدیریت دولتی)های مدرسه ویلسون و دانشجویان دکترای بخش اقتصاد را سرپرستی کرده است. او در بیشتر سال‌های فعالیت خود در پرینستون در رشته دکترای اقتصاد توسعه تدریس کرده و به عنوان مشاور اصلی ده‌ها دانشجوی دکترا خدمت کرده است.

در سال 2011، او با جایزه رئیس جمهور برای تدریس برجسته شناخته شد. هنگام فارغ‌التحصیلی، رئیس دانشکده به همه حاضران اعلام کرد: «دانشجویان او می‌گویند: وقتی بزرگ شدم، می‌خواهم آن کیس شوم.» یک دانشجوی فارغ‌التحصیل اقتصاد، در متن خود به مناسبت جایزه گرفتن استادش نوشت: «او معلمی است که می‌تواند هر مقاله خشک و نظری را به مطالبی در دسترس و هیجان‌انگیز تبدیل کند که پر از سوالات بی‌پاسخ است تا ما با او آن را بررسی کنیم. او هر سخنرانی را به یک بحث جذاب تبدیل می‌کند که حتی دانش‌آموزان خجالتی مانند من هم برای شرکت در آن انگیزه پیدا می‌کنند.»

کیس به ‌عنوان مشاور، به خاطر انگیزه دادن به دانش‌آموزان برای پیگیری سوالات چالش‌برانگیز و تفکر خلاقانه در مورد چگونگی توسعه ایده‌های پژوهشی خود مشهور بود. یکی از مشاوران سابق نوشت: «تدریس اقتصاد مستلزم تعادل ظریفی میان القای اعتماد به توانایی‌های دانش‌آموز و در عین حال، اطمینان یافتن از این است که آنها به اندازه کافی احساس ناخوشایندی دارند که باعث شود به خود فشار بیاورند. آن کیس در این مهارت عالی است.»

یکی دیگر از دانشجویان فارغ‌التحصیل سابق به یاد می‌آورد: «وقتی با یک ایده احمقانه به دفتر او می‌رفتم که هم امیدوارکننده بود و هم تقریباً غیرممکن به نظر می‌رسید که واقعاً آن را دنبال کنم، او به هیجان من می‌پیوست و چیزی شبیه این می‌گفت: «باشه، این عالی است. حالا فقط این کار را بکن» و من، در نهایت بدون بهانه‌ای، این کار را انجام می‌دادم.»

اقتصاد سلامت
آن کیس به خاطر کارش در زمینه اقتصاد سلامت و توسعه در سطح بین‌المللی شناخته‌شده است. در پایان حکومت آپارتاید در آفریقای جنوبی، آن یک پروژه تحقیقاتی بلندمدت را در آنجا انجام داد و داده‌های اقتصادی، بهداشتی و روانی طولانی‌مدت را در چندین سایت جمع‌آوری کرد و به طور گسترده در مورد آموزش، سلامت، مشارکت در بازار کار و تصمیم‌گیری خانواده در مناطق روستایی و شهری آفریقای جنوبی نوشت. عمق بحران ایدز در جنوب آفریقا، کار او را دوباره به سمت مستندسازی تاثیر «مرگ در میانسالی» بر یتیمان بازمانده، سلامتی و رفاه نزدیکان متوفی و عملکرد سیستم‌های مراقبت بهداشتی که وظیفه مراقبت از بیماران اچ‌آی‌وی را بر عهده دارند، متمرکز کرد. جمع‌آوری و تجزیه و تحلیل داده‌های طولی او از یک سایت بزرگ نظارت جمعیتی در کوازولو-ناتال به او این امکان را داد که تاثیرات کوتاه‌مدت و بلندمدت از دست دادن مادر را در سنین جوانی در یک محیط ضعیف اندازه‌گیری کند که کمکی اساسی به ادبیات این حوزه تلقی می‌شود. این کار در جامعه سیاست‌گذاری بسیار تاثیرگذار بوده و آن کیس برای چندین سال در گروه مرجع اقتصاد اچ‌آی‌وی بانک جهانی / UNAIDS، یک گروه مشاوره استراتژیک که برای مبارزه با اچ‌آی‌وی تاسیس شده، خدمت کرده است. در این دوره، آن همچنین همکاری بسیار سازنده‌ای را با کریستینا پَکسسون (Christina Paxson) برای بررسی ارتباط میان وضعیت سلامت و شرایط اقتصادی در کشورهای توسعه‌یافته آغاز کرد.

رابطه مثبت میان وضعیت اقتصادی و وضعیت سلامت در بزرگسالی در کشورهای ثروتمند به خوبی مستند شده بود، اما تفاسیر پژوهشگران از این همبستگی مثبت، تا حد زیادی بر اساس رشته‌های مختلف، متفاوت بود: اقتصاددانان به تاثیر سلامت ضعیف بر درآمد بالقوه اشاره می‌کردند، در حالی که اپیدمیولوژیست‌های اجتماعی استدلال می‌کردند که وضعیت پایین درآمدی باعث مبتلا شدن به بیماری می‌شود. در یکسری مقالات تاثیرگذار، آن و کریستینا پکسسون با تمرکز بر درآمد و سلامت خانوار در دوران کودکی و با ثبت میزانی که کودکان فقیرتر با افزایش سن در وضعیت سلامت بدتری قرار می‌گیرند، به طوری که با سلامتی ضعیف‌تر و فرصت‌های اقتصادی کمتر در آستانه بزرگسالی قرار می‌گیرند، کانال‌های سلامتی به درآمد را کنار گذاشتند.

این مقالات شواهد جدیدی را ارائه کردند که نشان می‌داد درآمد والدین تاثیر علّی قوی بر وضعیت سلامت کودکان دارد که به انتقال بین‌نسلی فقر کمک می‌کند. برای قدردانی از این کار، در سال 2003 کیس جایزه کنث ارو را در اقتصاد سلامت از انجمن بین‌المللی اقتصاد سلامت دریافت کرد. مقاله بعدی آنها در سال 2007 -قامت و مقام: قد، توانایی و نتایج بازار کار (مجله اقتصاد سیاسی)- نشان می‌دهد که ارتباط شناخته‌شده میان قد بزرگسالان و درآمد آنها، منعکس‌کننده یک ارتباط مثبت میان قد و توانایی شناختی است که احتمالاً نشان‌دهنده ورودی‌های سلامت در اوایل کودکی است که در نهایت باعث ایجاد تفاوت‌های بلندمدت در توانایی کسب درآمد می‌شود.

اخیراً نیز، آن همراه با آنگوس دیتون، دریافتند که پس از یک قرن کاهش تقریباً مداوم، میزان مرگ‌ومیر مردان و زنان سفیدپوست میانسال غیراسپانیایی آمریکایی کاهش یافت، اندکی قبل از شروع قرن جدید شروع به افزایش کرد و از آن نقطه به بعد ادامه یافت. آنها دریافتند که این تغییر، که نه در سایر کشورهای ثروتمند، نه در میان سیاهپوستان یا اسپانیایی‌تبارها در ایالات‌متحده رخ می‌دهد، به سبب افزایش آنچه آنها «مرگ‌های ناامیدی» می‌نامند -افزایش خودکشی، مصرف بیش از حد تصادفی مواد مخدر و مرگ‌ومیر کبدی مرتبط با الکل- رخ داده است.

اولین مقاله آنها در این پژوهش، جایزه کوزارلی از سوی مجموعه مقالات آکادمی ملی علوم، با تشخیص برتری و اصالت علمی، را برایشان به ارمغان داشت. در کارهای بعدی، آن و آنگوس ثابت می‌کنند که افزایش مرگ‌ومیر ناشی از ناامیدی برای هر گروه سنی متوالی که وارد میانسالی می‌شود بیشتر است و همزمان با معیارهای سلامت ضعیف، وابستگی کمتر به بازار کار و اختلال در عملکرد اجتماعی، در حال افزایش است. این خط کاری توجه بین‌المللی را به خود جلب کرده است.

آن کاترین کیس خدمات عمومی زیادی به این حرفه ارائه کرده است. او سردبیر مجله اقتصاد توسعه بوده و در بسیاری از هیات‌های تحریریه خدمت کرده است. او یک انتصاب سه‌ساله در کمیته اجرایی انجمن اقتصادی آمریکا داشت و به مدت هشت سال به عنوان عضو هیات مدیره موسسه جهانی تحقیقات اقتصاد توسعه دانشگاه ملل متحد (UNU-WIDER) فعالیت کرد. او در حال حاضر در شورای ملی مشاوره تحقیقاتی سلامت کودک و توسعه انسانی و در کمیته رئیس جمهور در مورد مدال ملی علم مشغول است. کیس در جولای سال 2017 کار خود را در کمیته آمار ملی آغاز کرد. آن یکی از اعضای انجمن اقتصادسنجی است و در سال 2017 به عضویت آکادمی هنر و علوم آمریکا انتخاب شد.

جوایز و آثار
آن کیس در سال 2003 جایزه کنث ارو را در اقتصاد سلامت دریافت کرد. او در سال 2009 عضو انجمن اقتصادسنجی شد، در سال 2012 پژوهشگر در موسسه مطالعات کار (IZA) و در سال 2017 عضو آکادمی علوم و هنر آمریکا، انجمن فلسفی آمریکا و آکادمی ملی پزشکی شد.

در سال 2016، او جایزه آکادمی ملی علوم کوزارلی را برای کارش در مورد بیماری و مرگ‌ومیر در ایالات‌متحده دریافت کرد. کیس برای یک دوره سه‌ساله به عنوان عضو کمیته رئیس جمهور در مورد مدال ملی علم و همچنین کمیته آمار ملی منصوب شد. این کمیته متشکل از 12 دانشمند و مهندس است که از سوی رئیس جمهور برای ارزیابی نامزدهای مدال منصوب شده‌اند و این مدال به افرادی اعطا می‌شود که سهم برجسته‌ای در دانش در زمینه علوم فیزیکی، بیولوژیک، ریاضی، مهندسی، اجتماعی و رفتاری داشته باشند. کیس همچنین در سال 2020 به عنوان عضو آکادمی ملی علوم انتخاب شد.

آن کاترین کیس با آنگوس دیتون، برنده جایزه نوبل ازدواج کرده است که این زوج با همراهی یکدیگر، چندین مقاله نوشته‌اند. خود آن کیس نیز دارای مقالات زیادی است که بعضی را با همکارانش به طور مشترک نوشته‌اند. از جمله آثار منتشرشده کیس می‌توان به کتاب «مرگ‌های ناامیدی و آینده سرمایه‌داری» [Deaths of Despair and the Future of Capitalism] اشاره کرد. این کتاب، نوشته آن کیس و آنگوس دیتون، روایتی مبتکرانه از این است که چگونه معایب سرمایه‌داری برای طبقه کارگر آمریکا کشنده است.

مرگ‌ومیر (ناشی از ناامیدی) از طریق خودکشی، مصرف بیش از حد مواد مخدر و اعتیاد به الکل به طور چشمگیری در ایالات‌متحده در حال افزایش است و جان صدها هزار آمریکایی را می‌گیرد. آن کیس و همسرش آنگوس دیتون در این کتاب، افزایش شدید این مرگ‌ها را توضیح می‌دهند و نیروهای اجتماعی و اقتصادی را که زندگی را برای طبقه کارگر سخت‌تر کرده‌اند، روشن می‌کنند. همان‌طور که تحصیل‌کرده‌های دانشگاهی سالم‌تر و ثروتمندتر می‌شوند، بزرگسالان بدون مدرک به معنای واقعی کلمه از درد و ناامیدی می‌میرند. کیس و دیتون بحران را به موقعیت ضعیف نیروی کار، قدرت روبه‌رشد شرکت‌ها و بخش مراقبت‌های بهداشتی درنده‌ای که دستمزدهای طبقه کارگر را در جیب ثروتمندان توزیع می‌کند، گره می‌زنند. سرمایه‌داری که طی دو قرن افراد بی‌شماری را از فقر نجات داد، اکنون در حال نابودی زندگی آمریکایی‌های یقه‌آبی است. این کتاب بسیار مهم، پرتره‌ای نگران‌کننده‌ از رویای آمریکایی در حال افول ترسیم می‌کند و راه‌حل‌هایی ارائه می‌دهد که می‌تواند افراط‌گرایی سرمایه‌داری را مهار و آن را برای همه مفید کند.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...