رمان جنایی «کالبدشکافی» [Post mortem] از سوی انتشارات جهان کتاب در قالب «مجموعه نقاب» منتشر شد.

کالبدشکافی پاتریشیا کورنول [Patricia Cornwell]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از آنا، رمان «کالبدشکافی» اثر پاتریشیا کورنوِل [Patricia Cornwell] با ترجمه سحر قدیمی از سوی انتشارات جهان کتاب منتشر شد.

کتاب «کالبدشکافی» اولین تجربه نویسندگی این نویسنده آمریکایی است. داستان از همان نخستین سطرها خواننده را با خود همراه می‌کند. ماجرا بر اساس واقعیت و قتل‌هایی که در تابستان سال ۱۹۸۷ در شهر ریچموند اتفاق افتاده، نوشته شده است. نکته‌ دیگر اینکه نویسنده با وسواس سعی بر آن دارد تا خواننده را با تمام جزئیات فنی و پزشکی و روانشناختی که بحثی از آن به میان می‌آید آشنا کند.

نویسنده در طول نگارش داستان خود دست به تحقیق گسترده در هر زمینه‌ای که از آن صحبتی به میان آورده باشد، می‌زند و به همین دلیل است که ماحصل دریافت خود را به‌گونه‌ای خواندنی در اختیار خواننده می‌گذارد.

تازه‌ترین قربانیِ قاتلِ زنجیره‌ایِ ریچموند، پزشکی جوان، زیبا و محبوب است. قتل او همزمان با نفوذ به کامپیوتر مرکز پزشکی قانونی، دکتر اسکارپتا را در موقعیت حساسی قرار می‌دهد؛ هم باید به دنبال اجرای عدالت برای زنان قربانی باشد و هم اداره خودش را تبرئه کند؛ مسیری دشوار برای زنی در فضای مردانه.

قهرمان داستان که او هم با الهام از شخصیتی حقیقی خلق شده در سال‌هایی شروع به کار کرده که در بعضی مشاغل از جمله پزشکی جوّی مردسالار حاکم است و در چنین فضایی دکتر اسکارپتا، قهرمان بسیاری از داستان‌های کورنول، برخلاف رود شنا کرده و موفق می‌شود در همان محیط مردسالار به بالاترین مقام در حیطه کاری خود یعنی به مقام ارشد پزشکی قانونی دست یابد و بدیهی است که مورد غرض‌ورزی همکاران مرد قرار بگیرد.

کالبدشکافی تنها اثری است که در یک سال ۵ جایزه اصلی آثار جنایی را دریافت کرد و مثل بسیاری از کارهای دیگرش اقتباس سینمایی نیز از آن انجام شد.

رمان «کالبدشکافی» در قطع رقعی و ۳۷۶ صفحه با قیمت ۵۸ هزار تومان از سوی انتشارات جهان کتاب در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...