«وصیت‌نامه جسی لمب» نوشته جین راجرز به عنوان بهترین رمان علمی تخیلی سال از سوی بیست و ششمین جایزه آرتور سی. کلارک انتخاب شد.

به گزارش ایبنا به نقل از سایت این جایزه، ماجرای این رمان که از سوی سنداستون پرس منتشر شده، در آینده‌ای نزدیک می گذرد و درباره تروریسم بیولوژیکی با استفاده از یک ویروس کشنده است. راوی این رمان جسی لمب یک دختر 16 ساله است که تصمیم می گیرد به صورت داوطلبانه وارد یک برنامه تجربی برای مصون سازی این ویروس شود، اما امیدی به جان سالم به در بردن از این تصمیم ندارد.

جایزه امسال آرتورسی.کلارک را جف نون نویسنده ای که در سال 1994 این جایزه را دریافت کرد، مجری این برنامه بود و و چک 2012 پوندی این رقابت را به برنده امسال اهدا کرد. جین راجرز با این رمان به فهرست اولیه بوکر 2011 نیز راه یافته بود.

به این ترتیب چاینا میویل که تاکنون 3 بار دیگر به فهرست نهایی این جایزه معتبر راه یافته بود، موفق نشد با رمان «شهر سفارت» بار دیگر این جایزه را به خود اختصاص دهد.

جایزه علمی – تخیلی آرتور سی کلارک به آن دسته از ادبیات علمی تخیلی اهدا می‌شود که در تقویم نشر سال پیش برای نخستین بار در بریتانیا منتشر شده باشند.

دیگر نامزدهای این رقابت گرک بیر با کتاب «پوسته سفر سه»، درو ماگاری با رمان «پایان متخصص»، شری اس.تیپر با رمان «آب ها برمی خیزند» و چارلز استراوس با کتاب «قانون 34» بودند.

این جایزه که توسط خود «آرتور سی.کلارک» در سال 1987 پایه گذاری شد، نخستین جایزه‌اش را به رمان «سرگذشت ندیمه» مارگارت آتوود اهدا کرد.

آرتور سی کلارک که در سال 1948 با درجه عالی در فیزیک و ریاضیات از دانشکده کینگز دانشگاه لندن فارغ‌التحصیل شد، مشهورترین اثرش به نام «دیده‌بان» را در سال 1964 منتشر کرد. این اثر در 1968 موضوع اقتباس فیلمی با عنوان «2001: اودیسه فضایی» به کارگردانی استنلی کوبریک ‌قرار گرفت. این فیلم جایزه اسکار را برای کارگردان و نویسنده از آن خود کرد.

کلارک که 7 مدرک دکترای افتخاری در رشته‌های مختلف تجربی داشت،‌ آخرین عضو بازمانده از گروهی بود که «بزرگان سه گانه علمی - تخیلی» نامیده می‌شد. دو عضو دیگر این مجموعه «رابرت هاینلین» و «آیزاک آسیموف» بودند. این جایزه پس از درگذشت کلارک در سال 2008 همچنان به کار خود ادامه داده است.

«لورن بیوکس» برای رمان «شهر باغ‌وحش» جایزه کتاب‌های علمی ـ تخیلی آرتور سی. کلارک 2011 را از آن خود کرده بود.

از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...