«خوشا اتلاف وقت» [In Praise of Wasting Time] اثر آلن لایتمن [Alan Lightman] با ترجمه عرفان حسن زاده منتشر شد.

خوشا اتلاف وقت» [In Praise of Wasting Time] اثر آلن لایتمن [Alan Lightman]

به گزارش کتاب نیوز، این کتاب پیش از این یک بار با عنوان «در ستایش زمان تلف‌شده» و با ترجمه محمدرضا فرهادى‌پور و بار دیگر با ترجمه شهاب‌الدین عباسی تحت عنوان «در ستایش اتلاف وقت» منتشر شده بود.

آلن پیج لایتمن (1948- ) فیزیکدان، نویسنده و کارآفرین اجتماعی آمریکایی است.

ناشر در معرفی این اثر او آورده است:

«زندان» لزوماً اتاقی محصور با میله و دیوار نیست. شاید شباهتی میان ما و آن فیلی که شرطی شده است وجود دارد. فیلی که طنابی به پایش نبسته‌اند، اما از محوطه‌ای که به آن عادت کرده، دور نمی‌شود و به گمانش زندگی در همان محوطه‌ی چند متری خلاصه شده و هرجایی دور از آنجا یعنی گم‌شدن.
به نظر می‌رسد ما نیز برای خود مرزی فرضی داریم که پا فراتر از آن نمی‌گذاریم. برخی از ما هنوز آن طناب را می‌بینیم که به پایمان بسته شده و برخی دیگر گمان می‌کنیم بازش کرده‌ایم و اکنون دیگر آزادیم، اما شاید اشتباه می‌کنیم!
هرکدام از ما زندانی داریم و در آن محصور هستیم. حال ابعاد این زندان برای همه یکسان نیست. طول آن طناب نیز برای هر فرد متفاوت است. آلِن لایتمَن در خوشا اتلاف وقت! شما را در شناختن ابعادِ زندان‌ها و طولِ طناب‌ها یاری می‌کند.

این کتاب جوابی قاطع برای «شایدها»ی بسیاری باشد که در ذهن‌مان می‌چرخند. این کتاب با محوریت زمان، کورسوی امیدی است به شناختن و نجات‌یافتن از باتلاقی که ما خواسته یا ناخواسته در حال غرق‌کردن خود و فرزندان‌مان در آن هستیم.

«خوشا اتلاف وقت» اثر آلن لایتمن در 87 صفحه مصور و قیمت 22 هزارتومان توسط انتشارات کتابستان معرفت در دسترس علاقمندان قرار گرفته است.
 

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...