چاپ ششم فیلمنامه «همشهری کین» [Citizen kane] تألیف اورسون وِلز [Orson Welles] با ترجمه پرویز تأییدی از سوی انتشارات سروش منتشر و روانه بازار نشر شد.

فیلمنامه «همشهری کین» [Citizen kane] تألیف اورسون وِلز [Orson Welles]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، فیلم «همشهری کِین» جزو بهترین فیلم‌های تاریخ سینما به شمار می‌رود که فیلم‌نامه آن در کتاب «همشهری کین» به نگارش درآمده است. اورسون ولز بازیگر، فیلم‌نامه‌نویس و کارگردان مشهور سینما و تئاتر و نویسنده و کارگردان این فیلم در سال ۱۹۴۰، هنگامی که فقط ۲۴ سال داشت فیلمبرداری این فیلم را آغاز کرد، و این اولین تجربه سینمایی او بود. او پیش از آن به خاطر کارهای رادیویی و نمایشنامه‌های صحنه‌اش مشهور شده بود.

تمهیدات انجام شده در کار فیلمبرداری و نورپردازی همشهری کین و تداخل زمان‌ها و پیچیدگی روند داستان به شکل فیلم تا آن زمان در هالیوود معمول نبود، لذا این فیلم از نظر تجاری موفقیت به دست نیاورد و تماشاگر سطحی آمریکایی نتوانست آن را هضم کند، اما منتقدان آن را فوق‌العاده ارزیابی کردند و هنوز هم در زمره چند فیلم اول تاریخ سینما به حساب می‌آورند.

در این فیلم می‌بینیم که مادیات چگونه ارزش‌های انسانی را تحت‌الشعاع قرار می‌دهند، و سایه وحشتناک غول تنهایی که نتیجه فاصله گرفتن از عواطف انسانی است چگونه خودپسندترین افراد را به زانو در می‌آورد.

در سال‌های اخیر، چاپ و انتشار فیلم‌نامه‌هایی چند از آثار فیلم‌سازان برجسته عالم سینما، و اقبال علاقمندان نسبت به آن، فیلم‌نامه و فیلم‌نامه‌نویسی را در کشور ما به منزله یکی از اساسی‌ترین مراحل فیلم‌سازی مطرح کرده است. انتشار فیلم‌نامه «همشهری کین» که در زمان خود با ساختار نمایشی بدیع و بی‌مانندش، تحولی عظیم در امر فیلم‌سازی به‌وجود آورد، بی‌تردید برای کسانی که مایل‌اند با تجزیه و تحلیل دقیق عناصر تشکیل‌دهنده فیلم‌نامه‌های با ارزش و متفاوت جهان بر وسعت دید سینمایی و مهارت تکنیکی خود در زمینه فیلم‌نامه‌نویسی بیفزایند، در اختیار داشتن ترجمه فارسی این فیلم‌نامه فرصتی گران‌بها است.

چاپ ششم این کتاب در ۱۳۶ صفحۀ مصور رقعی، شمارگان ۵۰۰ نسخه و با قیمت ۵۰.۰۰۰ تومان توسط انتشارات سروش در اختیار علاقمندان به مباحث این حوزه قرار گرفته است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...