ویراست دوم کتاب «نغمه‌ی محمد» نوشته محمد اخگری توسط انتشارات شب قلم منتشر شد.

نغمه‌ی محمد» نوشته محمد اخگری

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، کتاب «نغمه‌ی محمد» نوشته محمد اخگری به شرح نمایشنامه‌ی ناتمام گوته درباره‌ی زندگی پیامبر خاتم می‌پردازد. نام این اثر عنوان شعری هفتاد بیتی است که یوهان ولفگانگ فن گوته آن را برای بخش اصلی نمایشنامه‌ی خود با عنوان تراژدی محمد سروده است.

مؤلف کتاب نغمه‌ی محمد درباره‌ی ویراست دوم کتاب در مقدمه می‌نویسد:

ویراست اول کتاب نغمه‌ی محمد که در سال ۱۳۸۵ برای نخستین بار ترجمه‌ی شعر زیبای گوته را به خوانندگان فارسی زبان ارائه می‌کرد، مورد استقبال محققان و ادب‌دوستان قرار گرفت و کتاب در سال ۱۳۸۶ به چاپ دوم رسید، اما پس از آن و با گذشت چهارده سال، این اثر دیگر به بازار نشر ارائه نگردید. از دیگر سوی، طی سال‌های اخیر مطالعات و مقالات دیگری درباره‌ی این نمایشنامه‌ی گوته به زبان آلمانی منتشر شد و نگارنده‌ی این کتاب به یافته‌های جدیدی درباره‌ی این نمایشنامه دست یافت و به همین سبب مؤلف برآن شد تا ویراست جدیدی از کتاب را به علاقه‌مندان ارائه دهد.

در ویراست دوم کتاب پرده‌ی اول نمایشنامه‌ی تراژدی محمد افزوده شده که شامل یک تک‌گویی یا مونولوگ با عنوان زیر آسمان پر ستاره و یک دیالوگ میان حضرت محمد (ص) با دایه‌ی خود حلیمه است.

فصل‌بندی کتاب در ویراست دوم تغییر یافته و علاوه بر ویرایش متن، مطالب جدیدی به همراه تصاویر مرتبط به ویراست نخست افزوده شده و به همین سبب ویراست دوم کتاب با تعداد صفحات بیشتر و مطالبی تازه به خوانندگان و علاقه‌مندان ارائه می‌گردد

گوته ۲۳ سال بیشتر نداشت که بر آن شد تا در اوج جنبش ادبی طوفان و طغیان این نمایشنامه را بنگارد. برای این منظور به مطالعه درباره‌ی تاریخ اسلام، قرآن و پیامبر اسلام (ص) پرداخت و همان‌گونه که در کتاب شعر و حقیقت بدان اشاره کرده است، پس از مطالعات فراوان تصنیف آن را آغاز کرد.

اخگری در مقدمه می‌نویسد: گوته در نظر داشت که نمایشنامه را در پنج پرده تنظیم کند و زندگی پیامبر (ص) را از کودکی تا وفات آن حضرت در آن بگنجاند، اما فرصت کامل کردن آن را نیافت. مهم‌ترین و زیباترین بخش باقیمانده از این نمایشنامه، شعر نغمه‌ی محمد است که گوته آن را برای صحنه‌ی پیروزی پیامبر (ص) از زبان حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س) تنظیم کرده است. شاعر آلمانی در این ابیات پیامبر خاتم (ص) را به رودی تشبیه می‌کند که از کوهساران جاری شده و به دشت رسیده است تا همه رودها را با خود همراه سازد و به اقیانوس ببرد.

در این شعر، گوته مهم‌ترین مقاطع زندگی حضرت ختمی مرتبت را به تصویر کشیده و هر بند از این شعر تفسیری جداگانه و مبسوط می‌طلبد که البته فصل پایانی کتاب به شرح این ابیات اختصاص یافته است.

کتاب «نغمه‌ی محمد» نوشته محمد اخگری در ۱۷۵ صفحه با قطع رقعی، دی ماه سال جاری به همت انتشارات شب قلم روانه بازار نشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...