کتاب «کارگردانی فیلم» [Directing the film: film directors on their art,c1976] نوشته اِریک شِرمن[Eric Sherman] با ترجمه گلی امامی توسط انتشارات سروش به چاپ ششم رسید.

به گزارش مهر، این‌کتاب، ترکیبی از یک رشته سخنرانی است که ۷۵ کارگردان بین‌المللی در مرکز مطالعات سینمایی پیشرفته وابسته به مؤسسه آمریکافیلم ایراد کرده‌اند. تدوین کننده مطالب هم اِریک شِرمن، فرزند وینسنت شرمن کارگردان معروف امریکایی است که مطالب این سخنرانی‌ها را برحسب موضوع تقسیم و طبقه‌بندی کرده است و در فصول یازده‌گانه کتاب جای داده است. این‌فصول به‌ترتیب عبارت‌اند از:

۱- کارگردان کیست؟ ۲- فیلمنامه، سکه رایج کارگردان. ۳- تجهیز یک لشکر، ۴- مشق سربازها ـ تمرین، ۵- نخستین اصول ـ روش‌های فیلمبرداری، ۶- در صحنه، ۷- کارگردانی هنرپیشه‌ها، ۸- مواد تصویری و کار با دوربین، ۹- تدوین فیلم، ۱۰- فیلم در مقام هنر، و ۱۱- تماشای فیلم.

مطالب این‌کتاب از ابتدایی‌ترین نکته‌های صنعت سینما شروع کرده و به نقطه انتهایی آن، یعنی تماشای فیلم، می‌رسد.

چاپ ششم این‌کتاب با ۴۵۰ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۵۰ هزار تومان عرضه شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...