کتاب «تعبیر و تحلیل متون دراماتیک: رویکرد نقش‌گرای نظام‌بنیاد» به قلم راضیه قلی‌پور در نشر آواژ منتشر شد.

تعبیر و تحلیل متون دراماتیک: رویکرد نقش‌گرای نظام‌بنیاد راضیه قلی‌پور

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، «تعبیر و تحلیل متون دراماتیک: رویکرد نقش‌گرای نظام‌بنیاد» (در گزیده‌ای از نمایش‌نامه‌های معاصر فارسی) عنوان کتابی است برگرفته از رساله دکترای راضیه قلی‌پور در رشته زبان‌شناسی همگانی که برای نخستین‌بار با هدف مطالعه علمی و نظام‌مند زبان دراماتیک با تمرکز بر متون دراماتیک فارسی، به عنوان شاخه‌ای مهم و ویژه از ادبیات، انجام گرفته است.

راضیه قلی پور (1367- ) در خصوص این کتاب گفت: مطالعه زبان دراماتیک با تمرکز بر متون دراماتیک، شاخه‌ای مهم و ویژه از ادبیات است که باوجود ویژگی‌ها و ظرفیت منحصرش، دست‌کم در کشور ما کم‌تر به آن پرداخته شده است و چنان که باید، جدی گرفته نمی‌شود و به نوعی مهجور مانده است. این در حالی‌ست که تاریخ ادبیات جهان مزین به نام بزرگان ادب پارسی همچون فردوسی، حافظ و مولاناست و در دنیا شناخته‌شده است اما در این میان، ادبیات نمایشی ایران در تاریخ ادبیات جهان سهمی ندارد.

این پژوهشگر زبان‌شناس افزود: در مطالعات زبان‌شناختی تاکنون به ظرفیت‌های زبان فارسی در گونه منحصر زبان دراماتیک پرداخته نشده است. با تحلیل زبان از منظر زبان‌شناسی، می‌توان لایه ها و پیچیدگی‌ها و ژرفای شگفت‌آور زبان را آشکار کرد و بر اساس آن به توانایی و ظرفیت جادویی زبان برای خلق آثار ادبی پی برد. از این‌رو به قواعد و مفروضات و ابزار ویژه زبان‌شناختی نیاز است تا بتوان بر اساس آن‌ها به تحلیل متون ادبی پرداخت، یعنی با بررسی اجزای متن به چرایی و چگونگی نوشته شدن اثر ادبی و لایه‌های معنایی‌اش دست یافت و تحلیل‌های علمی و نظریه‌بنیاد را به جای تعبیرها و تحلیل‌های بی‌اعتبار و سلیقه‌ای وارد حوزه‌های نقد، آموزش و ترویج ادبیات و به طور خاص ادبیات نمایشی و درام کرد. در واقع به کارگیری یک روش زبان‌شناختی ما را به یک روش علمی نظام‌مند مجهز می‌کند که به وسیله آن می‌توان به جنبه‌هایی از معنا دست یافت که بدون آن روش ممکن بود نادیده گرفته شود.

راضیه قلی‌پور تاکید کرد: در این پژوهش چارچوب نظری زبان‌شناختی‌ای که ما برای مقصود خود نیاز داشتیم، باید می‌توانست تبیین کاملی از ساختار و ویژگی‌های گونه زبانی مورد نظر و سطوح کاربردی آن ارائه بدهد. با توجه به این‌که مبانی نظری دستور نقش‌گرای نظام‌بنیاد به عنوان نظریه‌ای عام و پیکره‌بنیاد با جهت‌گیری‌های نقشی و معنایی که تمرکزش بر متن و حیطه مورد نظرش، کاربرد زبان در بافت است و از آن‌جایی که این نظریه همگانی باید درباره همه زبان‌ها،گونه‌های زبانی و آثار زبانی صدق بکند، این چارچوب نظری را برای مطالعه زبان دراماتیک با تمرکز بر متون دراماتیک به عنوان شاخه‌ای از ادبیات اتخاذ کردیم، با هدف این‌که بتوان به گسترش دانش و یافته‌های زبانی در حوزه علم زبان‌شناسی به ویژه کاربردشناسی زبان کمک کرد و از نقش‌گرایی نظام‌بنیاد به عنوان چارچوبی علمی برای تعبیر و تحلیل متون دراماتیک، شناخت زبان دراماتیک و همچنین بررسی نقش زبان در ساختار درام و آشکارسازی وجوه مختلف درام بهره گرفت.

................ هر روز با کتاب ...............

هنر |
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...