پرکارترین نویسنده عصر اصلاحات | هم‌میهن


ابراهیم نبوی در زمانه موسوم به دوره «دوم خرداد» و به‌طور ویژه در طنز مطبوعاتی گل کرد و نامش شهره آفاق شد. در همین دوران نیز اتفاقاً کتاب‌های بسیار زیادی را منتشر کرد که برخی از آنها محتوای طنزآمیز داشتند، اما دسته‌ای دیگر شامل گفت‌وگوهای او با شخصیت‌های سیاسی، روشنفکری و مطبوعاتی ایران بود. نام او البته در برخی آثار پیش از 1376 نیز به‌چشم می‌خورد؛ به‌عنوان نمونه‌ در کتابی با عنوان «سینما ـ 1» که انتشارات سروش در سال 1367 «به کوشش سیدابراهیم نبوی» منتشر کرده و مشتمل است بر مقالاتی کوتاه و بلند درباره سینمای جهان و ایران با عناوینی چون «راز کیهان، 2001: اودیسه فضایی» تا «زن در سینمای ایران».

 ابراهیم نبوی

در این سال‌ها نبوی دبیر سرویس سینمایی مجله «سروش» بود و طبیعی است گردآوری چنین کتابی جزء علایقش بوده باشد. جز اینها او البته به شعر، داستان، موسیقی و نیز تحقیق در زمینه طنز علاقه داشت و در این زمینه از او کتاب‌هایی بر جای مانده است. با این تفاسیر در یک تقسیم‌بندی کلی می‌توان آثار نبوی را در هشت حوزه طنز، گفت‌وگو، شعر، داستان، موسیقی، سینما، پژوهش و خاطرات و سفرنامه متمایز کرد.

طنزنامه‌ها
در زمینه طنز از نبوی بیش از 25 اثر به چاپ رسیده که عمده آنها در همان دوران «اصلاحات» منتشر شده‌اند. از مشهورترین آنها می‌توان به «ستون پنجم»، «بی‌ستون»، «چهلستون»، «تهرانجلس»، «آقای رئیس‌جمهور»، «راپ‍ورت‌ه‍ای ی‍وم‍ی‍ه و ت‍ذک‍ره‌ه‍ا»، «ن‍ب‍وی آن‌لای‍ن: دب‍ل‍ی‍و دب‍ل‍ی‍و دب‍ل‍ی‍و دات ن‍ب‍وی آن‌لای‍ن دات ک‍ام» و «قصه کوتوله‌ها و درازها» اشاره کرد. چند اثر در همین زمینه نیز از نبوی در خارج از ایران به چاپ رسید؛ کتاب‌هایی چون «پارادوکس یا… با کدام رژیم می‌توان لاغر شد؟» (1385) و «کشکول نبوی عهد جدید» (1391). نبوی به پژوهش در این حوزه نیز علاقه داشت و کتاب «کاوشی در طنز ایران» را با هدف عرضه آثار ماندگار طنز فارسی گرد آورد. جز این نبوی در این دوره به انتشار «گ‍زی‍ده رس‍ال‍ه دل‍گ‍ش‍ای ع‍ب‍ی‍د زاک‍ان‍ی»، «گزیده زهر البیع» تألیف نعمت‌الله جزایری و «گزیده لطائف الطوائف» علی‌بن حسین فخرالدین صفی اهتمام ورزید.

کاوشی در طنز ایران

‌گفت‌و‌گوها
در زمینه گفت‌و‌گو اما نبوی هفت کتاب منتشر کرد و در آن با کسانی چون شهلا لاهیجی، مهرانگیز کار، احسان نراقی، مسعود بهنود و عباس عبدی به مصاحبه نشست. عناوین این کتاب‌ها نیز از این قرار است: «علیه سانسور»، «زنان علیه زنان»، «در خشت خام»، «پس از حرف آخر» و «حقیقت یا آزادی». همگی این آثار در فاصله سال‌های 1378 تا 1381 چاپ شده‌اند. دیگر کتاب مهم نبوی در این زمینه نیز کتابی است با نام «گفت‌وگوهای صریح» که در آن نبوی طی سال‌های 1377 و 1378 با طیف گسترده‌ای از شخصیت‌های متعارض سیاسی، دینی و روشنفکری ایران چون ابراهیم یزدی، عباس امیرانتظام، محمدجواد حجتی‌کرمانی، محمدجواد لاریجانی، عبدالکریم سروش، فرج سرکوهی، انور خامه‌ای، علی‌اکبر معین‌فر، مسعود ده‌نمکی، رامین جهانبگلو، شهریار زرشناس، ابراهیم اصغرزاده، عبدالجواد موسوی و غلامحسین صالحیار به مصاحبه می‌نشیند.

شعر و داستان، موسیقی و سینما
از نبوی، شعر و داستان‌هایی نیز در همان سال‌های پرکاری منتشر شد. از داستان «مجنون لیلی» تا مجموعه شعر «بوی تمشک وحشی». در همان دوران او ویراست دوم مجموعه داستان‌های کوتاه خود را به چاپ رسانید؛ مجموعه‌ای با عنوان «دشمنان جامعه سالم» که نخستین‌بار در سال 1369 نشر «نی» آن را منتشر کرده بود و نبوی در مقدمه‌اش تنها محور مشابهت آنها را «قابلیت چاپ»‌شان دانسته بود. نبوی به موسیقی هم علاقه‌ای خاص داشت و خودش شرحی خواندنی از این علاقه‌مندی را در کتابی که در سال 1392 منتشر شد و نامش «آوازهای زیرزمین» است، نوشته است؛ از اینکه خواهر و برادرش پیش از انقلاب راک گوش می‌داده‌اند و او نیز همواره جویای شنیدن موسیقی‌های غربی بوده و این دلبستگی در تمام سال‌های پس از انقلاب همراه او بوده است.

در این کتاب نبوی به بررسی دو دوره (1355ـ 1340) و 1390 ـ 1375 پرداخته است و به‌طور مفصل گروه‌های موسیقی راک ایرانی، نوازندگان و سازندگان موسیقی، خوانندگان و شاعران آن را معرفی می‌کند. سابقه چنین کارهایی نزد نبوی البته به دهه 1360 بازمی‌گردد وقتی بعد از خروج از کار دولتی، به انتشار یک تک‌شماره در مجله «گزارش فیلم» درباره آلبوم «دیوار» پینک فلوید مبادرت ورزید و بعدتر حتی درباره همین گروه کتابی مفصل و قریب به 500 صفحه و با نام «دیوار» را با همراهی مهسا ملک‌مرزبان در نشر «نی» چاپ کرد.

یادداشت‌ها، خاطرات و سفرنامه‌ها
آخرین حوزه‌ای که باید بدان اشاره کرد، آثاری است که می‌توان آنها را یادداشت‌ها، خاطرات و سفرنامه‌های نبوی دانست؛ کتاب‌هایی چون «س‍ال‍ن ۶: ی‍ادداش‍ت‌ه‍ای روزان‍ه زن‍دان» (1380)، «سفر به آسمانی دیگر» (1381) و «ماه‌عسل پاییزی: یادداشت‌های روزانه زندان ـ 77». در این کتاب‌ها همچنان ذهن و قلم طناز نبوی پیرنگ متن است و او همواره همه وقایع و افراد و نسبت‌ها را از دریچه طنزی که همیشه همراهش بود، می‌بیند و توصیف می‌کند.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...