کتاب «سامبولی بلیکم، فرهنگنامه هنرمندان و شادیآفرینان ایران زمین» تألیف جواد انصافی توسط نشر هزاره ققنوس منتشر شد.

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا؛ جواد انصافی، بازیگر، نویسنده، کارگردان و پژوهشگر نمایش سنتی تخت حوضی درباره نحوه آغاز به کار نویسندگی و نمایشنامهنویسی خود گفت: به صورت رسمی از ۳۰ سال پیش نویسندگی را شروع کردم. البته برای نمایشنامهنویسی از سال ۵۰ کار نویسندگی تئاتر انجام میدادم. اولین نمایشنامهای که به من سفارش داده شد «کلوپ اسدی» در محله شمیران بود. من اهل منطقه شمیران هستم و به من سفارش دادند که به مناسبت یک جشن برای ورزشکاران، اجرای طنز درباره ورزشکاران میخواهیم. متن را نوشتم و اجرا کردیم و بسیار مورد توجه قرار گرفت. هنوز هم یادگاریهایی که آن برنامه به ما دادند را نگه داشتهام.
این بازیگر و کارگردان درباره نگارش کتاب ««سامبولیبلیکم» گفت: ۱۵ سال است که مشغول جمعآوری اطلاعات کتاب «سامبولیبلیکم» یا فرهنگنامه هنرمندان و شادیآفرینان ایرانزمین هستم. البته از دهه ۵۰ با افرادی که در این حوزه کار کردهاند، صحبت میکردم و برای خود یادداشتهایی نگه میداشتم. بعدها به این فکر افتادم که کسی تاکنون درباره شادیآفرینان در ایران کاری در انجام نداده و کتابی هم در این خصوص نداریم.
وی افزود: در قدیم یک سری افراد طناز بودند که فضای شادیآفرینی برای مردم بهوجود میآوردند و در جاهای مختلف برای مردم نمایش اجرا میکردند، برخی به این افراد مطرب میگفتند. البته از نظر من کار مطرب با شادیآفرینی متفاوت است. در ابتدا برای اینکه بگویم ژن ایرانیها از نظر تاریخی اینگونه است مثالی از دوره اشکانیان آوردم. در این دوره فردی وجود داشت که از کراسوس تقلید میکرد و آن زمان، کار تقلید را به خوبی انجام میداد. در واقع به قول امروزیها استندآپ کمدی اجرا میکرد. شاه از این کار او خوشش میآید و به او امکاناتی میدهد که در کوچه و خیابان برود تا مردم را نیز شاد کند.
انصافی با اشاره به شخصیتهای شادیآفرین در تاریخ ایران ادامه داد: در طول تاریخ شخصیتهای برجستهای که در شادی آفرینی نقشی داشتهاند را بررسی کردم و در کتاب به همه آنها اشاره کردم. مثل تلخک دربار شاه سلطان محمود، کَلعنایت و کَلمصطفی دربار شاه عباس یا حتی خانمها مثل دلاله قِزی در دوران شاه عباسی یا ملافاطمه در دوران کریمخان زند. همچنین لوطیصالح نیز در دوران آقامحمدخان قاجار به تهران میآید، اینها همه شخصیتهای برجستهای بودند که در تاریخ ایران وجود داشتهاند و من در این کتاب آنها را معرفی کردم.
این کارگردان گفت: برخی از این افراد تقلید صدا میکردند و شادیآفرینی میکردند و عدهای هم در جشنهای مردم شعرهای طنز میخواندند. این موضوع از زمان مشروطه به بعد کمی تغییر میکند. نمایشهای خارجی به ایران میآید و چون میخواستند دکور را تغییر دهند، ۲۰ دقیقه طول میکشید. این شادیآفرینان به این فکر افتادند در این مدت برای مردم لطیفه بگویند تا حوصله مردم سر نرود. رفتهرفته این موضوع تبدیل به پیشپردهخوانی میشود و من تاریخچه پیشپردهخوانی را در این کتاب آوردهام. شخصیتهای برجستهای مانند عزتالله انتظامی، مرتضی احمدی، مجید محسنی، نصرت کریمی و بسیاری دیگر از هنرمندان این کار را میکردند و در این کتاب از آنها نام بردم و اشعارشان را هم آوردهام.
انصافی با اشاره به تاثیر کمدیخوانی بر سایر هنرها، افزود: مدتی بعد «کمدیخوانی» متداول شد؛ کمدیخوانی آنقدر اثر مثبت در وجود آدمها ایجاد میکند که همه جا نفوذ میکند؛ وارد تئاتر و سینما میشود. مثلاً در سینما به صورت «آی جغجغه و آی فرفره…» شروع میشود. وارد رادیو میشود و به برنامه «صبح جمعه» میرسد که هنوز هم ادامه دارد. به خوانندها نفوذ میکند. مثلاً ایرج میگوید «اوستای بنا بنداز بالا» مثلاً سخایی، وفایی و… هر کدام از اینها و بسیاری از خوانندگان که جزو تاریخ این مرز و بوم هستند از کمدیخوانی استفاده میکنند. مثلاً «آسته برو دوچرخهچی که بار شیشه داری…» یا «برانکارد بیارید منو توش بذارید…» همه اینها کمدیخوانی بوده است. کمدیخوانی حتی به سریالها هم میرود و تا امروز هم باقی مانده است.
وی ادامه داد: در این کتاب هنرمندان کمدیخوان و شادیآفرین شهرهای مختلف را نیز معرفی و استان به استان بررسی کردم. در هر استان با هنرمندان آن شهر گفتوگو کردم. اسامی هنرمندان فعال و غیرفعال و حتی آنها که فوت شدهاند را در کتاب آوردم. با اینکه از هر کدام اطلاعات مختصری آوردم، کتاب ۸۰۰ صفحه شد. تلاش کردم که اسامی این افراد به نوعی در این کتاب ثبت شوند. در کل ایران افراد طناز و شادیآفرین زیاد داریم که شاید در استان خودشان شناخته شده باشند، اما برای مردم ناشناخته ماندهاند. سعی کردم در این کتاب از آنها نیز نامی بیاوریم تا کتاب تبدیل به دایرهالمعارف شادیآفرینان ایران شود.
این نویسنده و بازیگر درباره نام کتاب گفت: عنوان «سامبولی بلیکم» عبارتی است که در سیاهبازی متداول است. سیاهِ سیاهبازی اینگونه سلام میکند و اینگونه همه میفهمند که فضای کتاب نیز طنز و در مایههای سیاهبازی است. جمعآوری اطلاعات این کتاب را به همراه همسرم فروغ یزدان، از ۱۵ سال پیش آغاز کردیم و این روند از ۵ سال گذشته کمی فشردهتر شد. متاسفانه به دوران کرونا برخوردیم و مجبور شدیم بخشی از اطلاعات کتاب را تلفنی بگیریم. در این ۵ سال دیگر همه اطلاعاتی که داشتیم را جمع کردیم. در جمعآوری اطلاعات این کتاب افراد مختلف به ما کمک کردند، در هر استان با بچههای نمایش آن استان تماس میگرفتیم. سراغ انجمن نمایش و خود بچههای تئاتر و افراد مسنتر آن استان میرفتیم و از آنها میپرسیدیم که از شادیآفرینان قدیمی چه کسانی را به خاطر دارند. بیشتر جمعآوری اطلاعات به صورت میدانی بود. البته در این زمینه حدود ۶۰ کتاب و مقاله را نیز بررسی و مطالعه کردیم.
وی درباره سایر کتابهایی که در حوزه نمایشهای مرتبط به سنتها نگارش کرده است، گفت: من ۱۰ کتاب دیگر هم دارم؛ درباره نوروز، شب یلدا، چهارشنبهسوری، نمایشهای زنانه، کسبیخوانی (کاسبیخوانیهای ریتمیکی که دیگر از بین رفته) و سیاهبازی با عنوان «سیاهبازی از نگاه یک سیاه باز» و تمام مسائل سیاه بازی نیز کتاب داریم. همچنین کتابی درباره لوطی صالح داریم که همه فکر میکردند پهلوان است ولی در واقع سیاهباز است، در این کتاب مسائل تاریخی آن را بررسی کردیم. درباره نمایشهای عروسکی و کودک و نوجوان و رواندرمانی تئاتر از طریق نمایش شادیآور نیز کتاب نوشتهایم.
کتاب «سامبولی بلیکم، فرهنگنامه هنرمندان و شادیآفرینان ایران زمین» تألیف جواد انصافی در سال ۱۴۰۴، در نشر هزاره ققنوس به بهای یک میلیون و ۲۵ هزار تومان برای جلد شومیز در ۸۰۰ صفحه منتشر شده است.
................ هر روز با کتاب ................