ایرنا- شماره دوازدهم ماهنامه طنز سه‌نقطه، با یک پرونده ویژه با موضوع «امید» و با طنز نوشته‌های نویسندگان کهنه‌کار و جوان منتشر شد.

سه‌نقطه... دوازده... کرونا... امید...

سه نقطه مجله ای است برای خندندگان و خندانندگان که بنا دارد طنز را جدی ببیند و جدی بنویسد در همه جا، بخصوص جاهایی که ممکن است در پی کشف رگه ها و لایه های نادیده و ناشنیده طنز باشد.

دوازدهمین شماره ماهنامه سه‌نقطه منتشر شد. شماره دوازدهم مکتوب سه‌نقطه، با یک پرونده ویژه با موضوع «امید» و با طنزنوشته‌هایی توسط نویسندگان کهنه‌کار و جوان به رشته تحریر درآمده است.

یادداشت‌های طنزآمیزی چون «در تمشیت امور کروئینایی» نوشته علی‌اکبر قاضی‌زاده، «قرار بود بمیریم» نوشته فریدون صدیقی، «تا رعیت قرنطینه آموزد» به قلم یوسفعلی میرشکاک، «عیسای آمریکایی‌ها و مولاعلی ایرانی‌ها» نوشته محمدحسین جعفریان، «آگاهی سفتایرو» به قلم کورش علیانی، «پاساژ، سس تک‌نفره، جیغ لنت ترمز» نوشته افشار مقدم، «رینگ خونین» نوشته سیدمحمد صاحبی، «منشور دوار امیدواری» به قلم احسان رضایی، «قرقی‌ها و گنجشک‌ها در قفس نمی‌مانند» نوشته احسان حسینی‌نسب و یادداشت‌هایی از مجید خسروانجم، محمد صمدی، عماد رضایی نیک و... بخشی از چیزهایی است که در سه‌نقطه دوازدهم می‌خوانید.

علی اکبر قاضی زاده در متنی با عنوان «در تمشیت امور کروئینایی» در سه نقطه دوازدهم نوشته است: «احدی حق ندارد از منزل خروج کند و در معابر و شوارع مرتکب ایاب و ذهاب فاقد مجوز شود، مستثنیات و حدود خروج اشخاص از منازل را وزارت داخله البته لزوماً متعاقباً معین خواهد کرد.
کلیه مخلوق که اجباراً از منزل خروج می‌کنند باید دسته جارویی به اندازه دو ذرع و نیم با خود حمل کنند اگر در طرق و شوارع به آدم دیگری مصادف شدند ‏فی الجمله وظیفه دارند به حد آن دسته جارو، از مشارالیه فاصله بگیرند.

بیع و شراء با نانوا و قصاب و بقال و رزاز البته باچوب موصوف و با رعایت جوانب احتیاط که چوب موجب زخم زدن به سر و چشم سایرین شود باید عملی شده باشد.
اطبا و حکمای مریضخانه ها مهیای معاینه و علاج مرضایی هستند که خیلی بدحال نباشند اگر کسی مبتلا به حالت تب شدید عطسه بلند اسهال و استفراغ و یرقان شد حق ندارد وقتی مریض خانه ها را بگیرد چون علاج نخواهد شد در یک جای دنج و پرت خانه بماند تا بلکه رفع نقاهت شود آحاد رعیت باید با جمعیت خاطر به امور دولتی مستظهر باشند و مماشات کنند...»

پیش‌درآمد شماره ـ۱۲ـ سه‌نقطه به قلم دکتر مهدی محسنیان راد نگاشته شده و همچنین در این شماره سه‌نقطه گفتگوی با لیلا ارشد مدیر خانه خورشید منتشر شده است. تهرانشهر (پرونده‌ای دنباله‌دار درباره تهران) با نوشته‌هایی از فریدون مجلسی، سیداکبر میرجعفری، سعید مروتی، رضا سعیدی ورنوسفادرانی و مریم حسن‌نژاد، چهارمین قسمت از سلسله‌مطالب آموزش استنداپ‌کمدی محمود فرجامی و نخستین بخش کارگاه طنز دکتر اسماعیل امینی از دیگر مطالب این شماره سه‌نقطه‌اند.

شماره ـ۱۲ـ سه‌نقطه در ۲۱۲ صفحه و با قیمت ۳۴هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...