مجموعه داستان طنز «از کرامات شیخ ما» نوشته سیدمهدی شجاعی با رویکرد واقع‌گرایانه و نقد دقیق مسائل اجتماعی در قالب ادبیات داستانی و با استفاده از نثر کهن پارسی و ادبیات عرفانی از جنس متصوّفه به بازار کتاب آمد.

از کرامات شیخ ما سیدمهدی شجاعی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از فارس، آسیب‌شناسی واقع‌گرایانه و نقد دقیق و موشکافانه مسائل اجتماعی، در قالب ادبیات داستانی با استفاده از نثر کهن پارسی و به طور خاص ادبیات عرفانی از جنس متصوّفه، گامی نوین در عرصه ادبیات داستانی است. اما این تعریف هنوز کامل نیست و همه امتیازات این اثر در این مختصات، خلاصه نمی‌شود.

آنچه به این اثر، طراوت و جذابیت مضاعف می‌بخشد، جاری بودن روح طنز در سطر سطر داستان است.

جنس قلم در این مجموعه داستان، تقلید یا کپی‌برداری از یک اثر عرفانی از یک دوره مثل تذکرةالاولیا نیست. بلکه ترکیبی تازه است از امتزاج نثر های مختلف عرفانی در دوره‌های مختلف تاریخی.

و اما آنچه این گونه تازه از ادبیات داستانی بر گرده خود حمل می‌کند و تحویل مخاطب می‌دهد، نه مسائل فلسفی و مطالب عرفانی که اسکنی دقیق از پیکر جامعه است و قرار دادن آن به سان آینه پیش چشم مردم. یافتن و نشان دادن مفاسد اجتماعی و سیاسی و اخلاقی است بی آنکه فرد یا جناح خاصی را سیبل قرار دهد و تدافع و مقاومتی برانگیزد یا به ورطه ژورنالیزم متعارف بیفتد.

داستان‌های «از کرامات شیخ ما»، عامل اصلی همه مفاسد و مظالم را جهل و عوامی مردم، قلمداد می‌کند و این واقعیت را به مخاطب نشان می‌دهد که بازار عوام‌فریبان تا زمانی سکه است که عوامی وجود داشته باشند و از جهالت خود راضی باشند.

مجموعه داستان طنز «از کرامات شیخ ما» نوشته سیدمهدی شجاعی در 84 صفحه رقعی توسط انتشارات کتاب نیستان وارد بازار نشر شد.

................ هر روز با کتاب ...............

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...