واشنگتن اروینگ پدر داستان کوتاه آمریکا در یادداشتی خطاب به پو می نویسد: حواست باشد خیلی زیادی رنگ استفاده نکنی. این داستان خوب نوشته شده؛ ولی باید کمی از القاب و اسم‌ها خالی شود.

ادگار آلن پو

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، ادگار آلن پو نویسنده، شاعر، ویراستار و منتقد ادبی آمریکایی بود که از او به عنوان پایه‌گذاران جنبش رمانتیک آمریکا یاد می‌شود. داستان‌های پو به خاطر رازآلود و ترسناک بودن مشهور شده‌اند. پو از اولین نویسندگان داستان کوتاه آمریکایی به حساب می‌آید و از او به عنوان مبدع داستان‌های کارآگاهی نیز یاد می‌شود.

پو همچنین از نخستین افرادی بود که از ژانر علمی‌تخیلی استفاده کرد. او اولین نویسنده مشهور آمریکایی بود که سعی کرد تنها از راه نویسندگی مخارج زندگی‌اش را تامین کند که به همین خاطر دچار مشکلات مالی در کار و زندگی‌اش شد.

وی استاد نوشتن داستان کوتاه بود. از ادگار آلن پو به عنوان بنیان‌گذار داستان کوتاه امروزی یاد می‌کنند. داستان‌های کوتاه وی، نوعی از قصه‌های کهن بود که در زمینه‌های وحشت، انتقام و حوادث مهیب و هولناک بازآفرینی شده و گسترش یافته بود.

در اسناد موجود از یادداشت‌های شخصی پو در یکی از داستان‌های کوتاهش توصیه نویسندگی «واشنگتن اروینگ» را در نظر می‌گیرد و سعی می‌کند با وجود اینکه نویسنده مشهوری بوده است، از توصیه یک نویسنده دیگر درس بگیرد. اروینگ نویسنده و سیاست‌مدار آمریکایی نیز یکی از مشاهیر این کشور در خلق داستان‌های کوتاه است که از این رو او را پدر داستان‌های کوتاه در ادبیات آمریکا می‌دانند.

وی در یادداشتی به دوست صمیمی خود ادگار آلن پو ضمن تحسین داستانش با عنوان ویلیام ویلسون می‌نویسد: «داستانت خیلی زیادی تخیلی نوشته شده و در نوشتن این داستان زیادی وسواس به خرج داده و انگار که نگران به‌تصویرکشیدن خیالاتت برای مخاطب بوده باشی. حواست باشد خیلی زیادی رنگ استفاده نکنی. این داستان خوب نوشته شده؛ ولی باید کمی از القاب و اسم‌ها خالی شود.»

داستان ویلیام ویلسون از ادگار آلن پو در مجله بارتون یک ماه بعد از این نامه به تاریخ 1873 منتشر شد که با این جملات شروع می‌شود: در سراسر یک روز کسل‌کننده و بی‌سروصدا در یک روز پائیزی از سال، وقتی که ابرها به طور ظالمانه‌ای از آسمان به سمت زمین حرکت کردند، نشسته بر پشت اسب، باید تنها عبور می‌کردم و سراسر این کشور غم‌گرفته را طی می‌کردم؛ وقتی سایه‌های خورشید هنگام غروب طولانی‌تر می‌شدند، می‌شد چهره مالیخولیایی خانه راهنما را دید.

آثار پو تاثیر زیادی بر ادبیات ایالات متحده و جهان داشت؛ از جمله استفاده‌کردن از کیهان‌شناسی و رمزنگاری در داستان‌هایش. از بسیاری از آثار او در فرهنگ عامه، ادبیات، موسیقی، فیلم و تلویزیون استفاده می‌شود. شماری از خانه‌های وی امروز تبدیل به موزه شده‌اند. نویسندگان رازآلود آمریکا هر ساله جایزه‌ای به نام جایزه ادگار به بهترین اثر در گونهٔ رازآلود اعطا می‌کند.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...