ترجمه ستار جلیل زاده | آرمان ملی


زکریا تامر (1931-دمشق) از نویسنده‌های برجسته عرب است که سال‌ها است مقیم انگلستان است. بسیاری از قصه‌های تامر به زبان‌های انگلیسی، فرانسوی، ایتالیایی، روسی، بلغاری، اسپانیایی و آلمانی ترجمه شده است. «رعد» (تندر)، «پندهای ناشنیده» و «رندا» از مهم‌ترین آثار تامر است که به فارسی نیز ترجمه شده‌اند.

حمدان و ریما اولین‌بار در کنگره‌ سیاسی باهم آشنا شدند. حمدان او را دوست ‌داشت و ریما را متهم می‌کرد به اینکه قلبی ندارد. اما او به حمدان قول داد که بعد از رسیدن انسان به ماه او را دوست بدارد. انسان به ماه رسید و روی آن راه رفت و ریما به قولی که به حمدان داده بود عمل نکرد. سپس حمدان از ریما خواست که با وی ازدواج کند. ریما به او قول داد که بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی با او ازدواج کند. اتحاد جماهیر شوروی به رژیمی سرمایه‌داری تبدیل شد و ریما هم به عهدش وفا کرد و با حمدان ازدواج کرد.

حمدان خود را خوشبخت‌ترین مرد روی زمین پنداشت، اما بعد از گذشت یک‌ ماه دچار افسردگی شد و به ریما هشدار داد که خانه بدون بچه برایش وحشتناک است. ریما به او قول داد که پس از فروریختن دیوار برلین بچه‌دار شود. دیوار برلین فروریخت و هر تکه‌اش به سازمان‌های میراث فرهنگی فروخته شد. ریما به وعده‌ای که به حمدان داده بود، عمل کرد و نوزادی به ‌دنیا آورد که خیلی به پدرش شباهت داشت؛ به‌طوری که هیچ‌فرقی باهم نداشتند، جز اینکه حمدان فقط سبیل داشت.

اما حمدان با گذشت چندین روز خوشحال به‌نظر نمی‌آمد و پیش ریما شِکوه و شکایت کرد که جیب‌هایش خالی و بیکار شده و دیگر حقوق ندارد. ریما به حمدان قول داد که وضع آنها دگرگون می‌شود، البته بعد از اینکه رژیم آمریکا سوسیالیستی شود. در آسمان آمریکا پرچم‌های سرخ به اهتزاز درآمدند و رژیم، سوسیالیستی شد. اما حمدان سروسامان نگرفت و جیب‌هایش همچنان خالی، نه از کار خبری بود و نه از حقوق.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...