کتاب «دختر آفتاب و دیو سیاه» که افسانه گل آفتابگردان را به قلم محمد حسین محمدی روایت می‌کند از سوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بازنشر شد.

به گزارش مهر، کتاب «دختر آفتاب و دیو سیاه» که افسانه گل آفتاب گردان را روایت می‌کند نوشته محمدحسین محمدی، نویسنده و شاعر جوان افغانستانی به چاپ سوم رسید.

این کتاب افسانه دختری به نام آفتاب است که به جنگ دیو سیاهی می‌رود که موجب شده سرزمینش سالیان دراز در تاریکی بماند.

در پایان این کتاب سخن ناشر منتشر شده است: «محمدحسین محمدی، نویسنده و شاعر جوان، در کشور همسایه، افغانستان متولد شده است. او داستان‌هایش را با گویش فارسی متداول در افغانستان می‌نویسد و خواندن آثارش می‌تواند کودکان و نوجوانان را با گویش‌های مختلف زبان فارسی و هم‌چنین ادبیات مردم با فرهنگ افغانستان آشنا کند.

امور انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان امیدوار است آشنایی مردم مسلمان ایران و افغانستان با فرهنگ یک‌دیگر موجب نزدیکی و همدلی بیشتر دولت دوست و برادر شود.»

کتاب «دختر آفتاب و دیو سیاه» با تصویرگری محمدرضا لواسانی که مناسب کودکان بالای ۷ سال است در چاپ سوم با شمارگان ۲ هزار و ۵۰۰ نسخه به قیمت ۱۲ هزار تومان منتشر شده است. پیش‌تر نیز ۹ هزار نسخه از این کتاب به چاپ رسیده بود.

این کتاب ۴۰ صفحه‌ای در فروشگاه‌های کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سراسر کشور و مجموعه شهر کتاب در دسترس علاقه‌مندان قرار دارد.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...