کتاب «سابرینا و کورینا» [Sabrina & Corina] نوشته کالی فاهاردو انستاین [Kali Fajardo-Anstine] با ترجمه مزدک بلوری منتشر شد.

سابرینا و کورینا» [Sabrina & Corina] کالی فاهاردو انستاین [Kali Fajardo-Anstine]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، سابرینا فرچایلد دختر راننده شخصی خانوادۀ لارابی، پس از پنج سال کار و اقامت در پاریس به لانگ آیلند بازمی گردد. او در دیدار دوباره با این خانواده ثروتمند در هیئت زنی تحصیل کرده جذاب و پخته ظاهر می شود که به کلی با آنچه از او به خاطر دارند متفاوت است. طی مواجهه و گفت و گوهای سابرینا با این افراد عشقی عجیب و غیر منتظره نیز میان او و لاینس یکی از پسران خانواده شکل می گیرد ذکاوت و واقع بینی لاینس او را هم سنگ سابرینا قرار می دهد که با ورود به دنیای بزرگسالی دیگر به شناختی از خودش خواسته هایش و جهان رسیده و باید در مورد سرنوشتش تصمیم بگیرد.

سابرینا در سال ۱۹۵۳ در برادوی روی صحنه رفت و بیلی وایلدر را چنان شیفته خود کرد که در نهایت با اقتباس از آن یکی از برجسته ترین کمدی های عاشقانه تاریخ سینما را ساخت سادگی روایت دیالوگ های هوشمندانه و پرهیز از کلیشه های آن دوران در به تصویر کشیدن تقابل های طبقاتی و جنسیتی متن تیلور را به اثری ماندگار بدل کرده است.

ساموئل آلبرت تان نباوم مشهور به ساموئل تیلور از چهره‌های شاخص تئاتر برادوی و نویسنده برخی از برجسته ترین فیلم های دوران کلاسیک هالیوود از جمله سرگیجه هیچکاک است. تیلور برای همکاری در نگارش فیلم‌نامه سابرینا برنده جایزه گلدن گلوب و نامزد جایزه اسکار شد و نمایشنامه آوانتی و فیلم نامه های توپاز و سه نفر روی نیمکت از دیگر آثار شناخته شده او هستند.

ساندرا سیسنِروس می‌نویسد: «داستان‌های این کتاب همچون حریق شراره‌ای به جان آدم می‌اندازند؛ با شخصیت‌هایش هم خندیدم و هم به گریه افتادم، شخصیت‌هایی که همۀ حرف‌ها و کارهایشان را باور می‌کنیم.»

نشر بیدگل اخیراً این اثر را با ترجمه مزدک بلوری در ۳۳۱ صفحه و با قیمت ۳۲۰ هزار تومان عرضه کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...