همزمان با آیین اختتامیه، برگزیدگان سومین دوره جایزه دعبل خزاعی، کتاب سال عاشورا معرفی شدند.

به گزارش ایرنا، مراسم اختتامیه سومین دوره حایزه دعبل خزاعی، کتاب سال عاشورا، عصر چهارشنبه، در خانه اندیشمندان علوم انسانی، برگزار و برگزیدگان بخش‌های مختلف این رویداد معرفی شدند.

گروه «کودک و نوجوان»

بخش شعر: یک دختر بی‌گوشواره اثر شاهین رهنما، انتشارات به‌نشر
بخش داستان: کنار او فقط تو بوده‌ای نوشته فریبا کلهر از دفتر نشر فرهنگ اسلامی
بخش تصویرگری کودک و نوجوان: مختار؛ دادخواه نینوا با تصویرگری مهرداد شاهوردی، از انتشارات آثار سبز

گروه «هنر»

بخش خوشنویسی: مجموعه گنجینة الاسرار عمان سامانی به خط اکبر نیکخو، منتشر شده توسط نشر آماره
بخش پژوهش هنری: نقوش سقانفارهای مازندران اثر مشترک محمدرضا شریف‌زاده و نسیم رمضان‌پور لمسو، از نشر آوای هدهد.

و در این بخش از کتاب تکیه دولت از بودن، اثر علیرضا قاسم‌خان، انتشارات علمی و فرهنگی، نیز تقدیر شد.
هیئت داوران، در بخش کتاب‌های عکس و همین طور هنرهای تجسمی، هیچ اثری را شایسته تقدیر ندانستند.

گروه «فرهنگ و تاریخ»

بخش پژوهش تاریخی: تصوف ایرانی و عزاداری عاشورا، اثر محمد مشهدی نوش‌آبادی، از انتشارات آرما
بخش پژوهش‌های اجتماعی: آیین‌های تلویزیونی و بازنمایی حزن و فرح مذهبی اثر علی جعفری از نشر آرما

گروه «ترجمه»

روزنامه عاشورا تالیف ترجمه‌ جویا جهانبخش از انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان و وقعة الطف، ترجمه‌ محمدصادق روحانی، انتشارات کتاب طه.

بخش ترجمه از فارسی هیچ اثری به دبیرخانه نرسیده است.

گروه «ادبیات»

بخش شعر:

ماه ارغوان، اثر عبدالرضا رضایی‌نیا، از انتشارات سلمان پاک
خبر سرخ اثر شهاب سبزواری از انتشارات سوره مهر، شایسته تقدیر دانسته شد.

شکوه شکفتن، اثر محسن حافظی از انتشارات سفیر اردهال

بخش ادبیات داستانی
احضاریه، از علی موذنی، انتشارات اسم

بخش ادبیات غیرداستانی

کاشوب نوشته نفیسه مرشدزاده از نشر اطراف

بخش ادبیات نمایشی
تعزیه‌نامه، نوشته غلامعلی نادعلی‌زاده از نشر سمنگان

و در بخش پژوهش‌های ادبی
تاریخ مرثیه‌نگاری در شهر لکنهو هندوستان اثر کلب عباس از انتشارات منشور سمیر کتاب برگزیده معرفی شد.

شور جوانی در این اثر بیشتر از سایر آثارش وجود دارد و شاید بتوان گفت، آسیب‌شناسی دوران جوانی به معنای کلی کلمه را نیز در آن بشود دید... ابوالمشاغلی حیران از کار جهان، قهرمانی بی‌سروپا و حیف‌نانی لاف‌زن با شهوت بی‌پایانِ سخن‌پردازی... کتابِ زیستن در لحظه و تن‌زدن از آینده‌هایی است که فلاسفه اخلاق و خوشبختی، نسخه‌اش را برای مخاطبان می‌پیچند... مدام از کارگران حرف می‌زنند و استثمارشان از سوی کارفرما، ولی خودشان در طول عمر، کاری جدی نکرده‌اند یا وقتی کارفرما می‌شوند، به کل این اندرزها یادشان می‌رود ...
هرگاه عدالت بر کشوری حکمفرما نشود و عدل و داد جایگزین جور و بیداد نگردد، مردم آن سرزمین دچار حمله و هجوم دشمنان خویش می‌گردند و آنچه نپسندند بر آنان فرو می‌ریزد... توانمندی جز با بزرگمردان صورت نبندد، و بزرگمردان جز به مال فراهم نشوند، و مال جز به آبادانی به دست نیاید، و آبادانی جز با دادگری و تدبیر نیکو پدید نگردد... اگر این پادشاه هست و ظلم او، تا یک سال دیگر هزار خرابه توانم داد... ای پدر گویی که این ملک در خاندان ما تا کی ماند؟ گفت: ای پسر تا بساط عدل گسترده باشیم ...
دغدغه‌ی اصلی پژوهش این است: آیا حکومت می‎تواند هم دینی باشد و هم مشروطه‎گرا؟... مراد از مشروطیت در این پژوهش، اصطلاحی‌ست در حوزه‌ی فلسفه‌ی حقوق عمومی و نه دقیقاً آن اصطلاح رایج در مشروطه... حقوق بشر ناموس اندیشه‌ی مشروطه‎گرایی و حد فاصلِ دیکتاتوری‎های قانونی با حکومت‎های حق‎بنیاد است... حتی مرتضی مطهری هم با وجود تمام رواداری‎ نسبی‎اش در برابر جمهوریت و دفاعش از مراتبی از حقوق اقلیت‎ها و حق ابراز رأی و نظر مخالفان و نیز مخالفتش با ولایت باطنی و اجتماعی فقها، ذیل گروهِ مشروعه‎خواهان قرار دارد ...
خودارتباطی جمعی در ایران در حال شکل‌گیری ست و این از دید حاکمیت خطر محسوب می‌شود... تلگراف، نهضت تنباکو را سرعت نداد، اساسا امکان‌پذیرش کرد... رضاشاه نه ایل و تباری داشت، نه فره ایزدی لذا به نخبگان فرهنگی سیاسی پناه برد؛ رادیو ذیل این پروژه راه افتاد... اولین کارکرد همه رسانه‌های جدید برای پادشاه آن بود که خودش را مهم جلوه دهد... شما حاضرید خطراتی را بپذیرید و مبالغی را پرداخت کنید ولی به اخباری دسترسی داشته باشید که مثلا در 20:30 پخش نمی‌شود ...
از طریق زیبایی چهره‌ی او، با گناه آشنا می‌شود: گناهی که با زیبایی ظاهر عجین است... در معبد شاهد صحنه‌های عجیب نفسانی است و گاهی نیز در آن شرکت می‌جوید؛ بازدیدکنندگان در آنجا مخفی می‌شوند و به نگاه او واقف‌اند... درباره‌ی لزوم ریاکاربودن و زندگی را بازی ساده‌ی بی‌رحمانه‌ای شمردن سخنرانی‌های بی‌شرمانه‌ای ایراد می‌کند... ادعا کرد که این عمل جنایتکارانه را به سبب «تنفر از زیبایی» انجام داده است... ...