به گزارش مهر، کتاب «پرچمدار کوچک من» به نویسندگی فریده الیاسی شامل ۶۰ خاطره و تجربه برگزیده مادران به همراه ۱۰ خاطره تصویرسازی بوده که روانه بازار نشر کشور شده است.

پژوهشگر این کتاب خانم سمانه آتیه، دوست است که توسط خانه هم‌بازی دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی تهیه و تولید شده و شامل تجربه‌های خلاق مادران برای تربیت حسینی کودکان است.

کتاب «پرچمدار کوچک من» در مقدمه با نقد نگاه کلیشه ای رایج، که زمان توجه به مسائل دینی را سن تکلیف می داند، به درک مسائل معنوی از دوره کودکی تاکید دارد و با این پیش فرض که ماه محرم و صفر بهترین فرصت برای تربیت دینی کودکان قبل از رسیدن به سن تکلیف است، به سراغ مادران جوان رفته و با ثبت تجربه های خلاقانه آنان در زمینه تربیت حسینی، روش های نو و جدیدی را از زبان مادران به خواننده معرفی می نماید.

خواننده در این کتاب علاوه بر آشنایی با نحوه استفاده مادران از ابزار بازی و قصه در مواجهه با کودکان در موقعیت های مختلف، سبک زندگی انقلابی و عینی مادرانی را می بیند که از فعالیتهای اجتماعی خودشان باز نمانده اند و اعتقاد قلبی به رشد مادر و کودک در کنار هم دارند. هر چند خاطرات این مادران بر محوریت محرم و صفر بنا شده، اما با نگاه غیر مناسبتی می توانیم این تجربیات را دستمایه ای برای پیشرفت و تحول در مبانی و روشهای فرزند پروری دینی برای تمام سال بدانیم.

کتاب «پرچمدار کوچک من» در ۸۰ صفحه با شمارگان ۱۵۰۰ نسخه با قیمت ۱۲۰ هزار ریال در دسترس علاقمندان قرار دارد.

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...