کتاب «والدین فیلسوف» [The philosophical parent : asking the hard questions about having and raising children] نوشته جین کازز [Jean Kazez] با محوریت پرسش‌های دشوار درباره فرزندپروری، به موضوعات و مسائل مختلفی در حوزه آموزش فرزندان اشاره می‌کند.

والدین فیلسوف» [The philosophical parent : asking the hard questions about having and raising children]  جین کازز [Jean Kazez]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، این کتاب همانطور که به علاقمندان به فرزندآوری می‌پردازد؛ نگاهی جدی نیز به تولدستیزهایی چون دیوید بناتار دارد. افرادی که خالی شدن زمین از حیات انسان را غم‌انگیز نمی‌دانند و باور دارند «زندگی ارزش شروع کردن را ندارد؛ نه اینکه ارزش ادامه دادن را نداشته باشد». «فرد خوشبختی که هرگز زاده نشده است می‌گوید: من هرگز زاده نشده‌ام و هرگز نخواهم مرد؛ من عذاب نمی‌دهم و عذاب نمی‌کشم، من رویین تن، نامیرا و فناناپذیر هستم».

جین کازز که استاد فلسفه دانشگاه دالاس است، علاقه شدیدی به مسائلی دارد که باعث می‌شود هر روز به سختی درموردشان فکر کنیم. والدین فیلسوف نیز از این جنس کارهای جین کازز است که به صورت جزئی به رفتارهای روزانه والدین دربرابر فرزندانشان می‌پردازد. حقوق زنده ماندن، مسئولیت‌های اجتماعی، کارخانه نوزادان بهتر و فرزندپذیری بین‌المللی از جمله موضوعاتی است که کازز در کتاب به آن‌ها پرداخته است. کازز حتی روند شکل‌گیری جنین را نیز در بحث‌هایش گنجانده است؛ از شکل‌گیری زیگوت تا تبدیل به مورولا و بلاستوسیست؛ تا رویان و جنین که در سه ماهگی شکل می‌گیرد.

کتاب، روزهای اول را اینگونه توضیح می‌دهد: «بسیاری از افراد به دلیل وجود امکان مرخصی برای مادران و پدران در برخی کشورها یا کسب و کارها، درست بعد از به‌دنیا آمدن نوزاد طعم وظایف والدین تمام وقت را می‌چشند. در خانه بودن با نوزاد چه حسی دارد؟ هیچ کس این تجربه را بهتر از آن لاموت نویسنده کتاب پرفروش آیین‌نامه عملیاتی؛ خاطرات سال اول پسرم، توصیف نکرده است.»

کازز به موج فمنیست‌ها در دهه‌های 1960 و 1970 اشاره می‌کند که با شور و حرارت دربرابر الگوهای رایج جنسیتی در قالب مسائل طبیعی و اجتناب‌ناپذیر مقاومت کردند. آن‌ها این کار را برای دخترانشان، که هنجارها و قالب‌های سنتی جنسیت آن‌ها را محدود می‌کرد، و همچنین برای پسرهایشان انجام دادند.

نویسنده به برنامه‌های تلویزیونی دهه 1970 اشاره می‌کند که به بچه‌ها توضیح می‌داد که دخترها می‌توانند رقابتی و مستقل باشند و پسرها می‌توانند گریه کنند و غذا بپزند. پیام برنامه این بود که قالب‌های سنتی دخترها را محدود کرده‌اند اما پسرها نیز از این آسیب در امان نمانده‌اند.

در بخشی از کتاب به اهمیت القای افکار صحیح به فرزندان اشاره شده است. برای نمونه در مورد واکسیناسیون اینطور توضیح می‌‌دهد: «وقتی سلامت عمومی در خطر است، اخلاق اجتماعی اهمیت پیدا می‌کند. غول‌ها حمله نکرده‌اند و پری‌ها نگهبان نیستند؛ ما تحت حمله میکروب‌ها قرار داریم و واکسن‌ها از من دفاع می‌کنند. درخواستی که از ما می‌شود این نیست که صورت‌حساب واکسن‌ها را پرداخت کنیم، بلکه این است که هزینه مشارکت دیگران را با حضور خودمان پرداخت کنیم.»

کازز اهمیت فراوانی برای استقلال فرزندان قائل است و عقیده دارد والدین باید در شرایط خاص، فرزندشان را تنها بگذارند و اجازه بدهند آن‌ها، خودشان را پیدا کنند. البته این ترک کردن، به معنای طرد کردن نیست و والدین باید توجه داشته باشند که طرد کردن فرزندان آن‌ها را گوشه‌گیر می‌کند و شاید به مشکلاتشان دامن بزند. کازز، وجود والدین را ضروری می‌داند چرا که کودکان برای رشد همراه با امنیت و شادی و آماده‌شدن برای آینده به آن‌ها نیاز دارند.

کتاب «والدین فیلسوف» نوشته جین کازز، توسط امین پورحسن ترجمه شده و انتشارات «کتاب خوانا» آن را در 340 صفحه روانه بازار نشر کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...