کتاب «جاودانگی و معنای زندگی» نوشته سیده زینب مهریان پور به همت مؤسسه بوستان کتاب به چاپ رسید.

جاودانگی و معنای زندگی» نوشته سیده زینب مهریان پور

به گزارش کتاب نیوز به نقل از  ایسنا، کتاب «جاودانگی و معنای زندگی» اثر سیده زینب مهریان پور و زیر نظر محمد محمدرضایی به همت مؤسسه بوستان کتاب در ۱۷۶ صفحه منتشر شد.

عمده بحث متفکران و متدینان بر سر اثبات یا بیان نحوه جاودانگی بوده است اما تا پیش از دوران جدید درباره مطلوبیت و آثار و پیامدهای باور به جاودانگی کمتر صحبت شده است. در دوران جدید بارونق گرفتن مکاتب و نظریات جدید فلسفی در قلمرو فلسفه اخلاق و غیر آن، مانند نظریه فایده‌گرایی در فلسفه اخلاق و جریان کارکردگرایی یا پراگماتیسم، بحث درباره مطلوبیت و پیامدهای یک باور اهمیت فراوانی پیداکرده است. امروزه بحث از پیامدهای اعتقاد به جاودانگی، به‌اندازه اثبات جاودانگی اهمیت دارد.

این کتاب به‌عنوان «جاودانگی به معنای زندگی (با تأکید بر دیدگاه برنارد ویلیامز)» بر آن است تا با رویکردی فلسفی به‌نقد و بررسی نسبت به ناسازگاری میان جاودانگی و معنای زندگی از منظر فیلسوف بریتانیایی، برنارد ویلیامز بپردازد؛ به‌بیان‌دیگر، این پژوهش را اگر نتوان تلاشی در جهت اثبات ضرورت و سازگاری جاودانگی بامعنای زندگی تلقی کرد، دست‌کم می‌توان کوششی در راستای نفع ناسازگاری جاودانگی و معنای زندگی در نظر گرفت.

دلایل این کتاب در تحقیق این موضوع، در مرحله نخست، شهرت و موردتوجه بودن مقاله و استدلال برنارد ویلیامز درباره نامطلوبیت طی یک زندگی جاودانه و نامعقولیت اعتقاد به آن در برخی نظریات جهان غرب بوده است. این در حالی است که در سنت ما و در فلسفه اسلامی، آنچه در باب ارتباط و نسبت میان جاودانگی و معنای زندگی مورد بررسی و توجه قرار می‌گیرد، صرفاً اقامه ادله‌ای بر اثبات جاودانگی و مقبولیت اعتقاد به آن، با توجه به شرایط زندگی فانی است.

ادله‌ای مانند عدم امکان تحقق کامل عدالت در دنیا، وجود شرور در این زندگی فانی و جبران آن شرور خصوصاً در کتاب‌های کلامی، به‌تفصیل موردبحث قرارگرفته است.

در باب ضرورت پرداختن به این موضوع خاص ذکر این حقیقت نیز خالی از فایده نیست که در آثار فارسی، اعم از ترجمه‌ها و تألیف‌ها خلأ چشمگیری در پرداختن منصفانه و همه‌جانبه به ارتباط جاودانگی و معنای زندگی به چشم می‌خورد.

این تحقیق بر آن است تا ضمن بیان استدلال ویلیامز مبنی بر ناسازگاری جاودانگی بامعنای زندگی، به‌نقد دیدگاه او بپردازد.

این اثر در چهارفصل تهیه و تنظیم‌شده است: در اثر مذکور تلاش شده تا در فصل اول، مفاهیم محوری در استدلال برنارد ویلیامز، مانند «جاودانگی»، «معنای زندگی»، «ملال» و «مرگ» و «امیال» تعریف شوند، زیرابه تبیین بهتر از استدلال ویلیامز کمک خواهند کرد.

نویسنده در خصوص فصل دوم آورده است: در فصل بعدی، مفاهیم بنیادین مطرح شده در فصل اول را با توسعه و بسط بیشتر و با تکیه بر اندیشه‌های ویلیامز بازشناسی خواهیم کرد تا تعاریف و دیدگاه‌های وی در خصوص این مفاهیم روشن گردد و موقعیت وی در جغرافیای بحث مشخص شود.

فصل سوم به بیان استدلال ویلیامز مبنی بر نفی ضرورت جاودانگی برای معناداری زندگی و در نظر گرفتن جاودانگی به عنوان عاملی برای بی‌معنایی زندگی می‌پردازد. در این فصل دیدگاه برنارد ویلیامز درباره نا مطلوبیت زندگی جاودانه و اعتقاد به آن، تقریر و تبیین می‌شود.

در فصل چهارم، ادله و اصطلاحات تخصصی موجود در استدلال ویلیامز نقد و بررسی می‌شود، به بیانی دیگر، می‌توان این فصل را دفاع سازگاری جاودانگی بامعنای زندگی در نظر گرفت.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...