«فلسفه انگلیسی زبان ۱۷۵۰ تا ۱۹۴۵» [English-language philosophy] جلد ششم از مجموعه تاریخ فلسفه غرب نوشته جان اسکوروپسکی [john skorupski] و ترجمه یاسر خوشنویس توسط انتشارات سمت منتشر شد. اسکوروپسکی فیلسوف معاصر انگلیسی است.

فلسفه انگلیسی زبان ۱۷۵۰ تا ۱۹۴۵» [English-language philosophy]  جان اسکوروپسکی [john skorupski]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، کتاب «فلسفه انگلیسی زبان ۱۷۵۰ تا ۱۹۴۵» در ۲۳۷ صفحه با شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۲۸ هزار تومان منتشر شد.

کتاب از ۶ فصل و یک فصل نهایی برای مطالعه تشکیل شده است. فصل نخست «از هیوم تا میل: رید، بنتام و کالریج»، فصل دوم «اوج لیبرال: میل و عصر وی»، فصل سوم «پایان قرن نوزدهم: ایدئالیست‌ها، پراگماتیست‌ها و علم‌گرایان»، فصل چهارم «مدرنیسم ۱: فرگه و کمبریج» فصل پنجم «مدرنیسم ۲: وین» و فصل ششم «پس‌گفتار: پس از مدرنیسم» را مورد بررسی قرار داده است.

مترجم در مقدمه‌ای که بر این کتاب نوشته آورده است: «در بسیاری از کلاس‌های تدریس فلسفه و نیز در بسیاری از کتاب‌های فلسفی، دیدگاه‌ها و اندیشه‌ها چنان ارائه می‌شوند که گویی خصلتی فرازمانی و فرامکانی دارند. معمولاً مشخص نمی‌شود چرا فیلسوفی در زمانی خاص، برای مثال اوایل قرن نوزدهم، درگیر پرداختن به مسئله‌ای بخصوص شده است. مطالعه تاریخ اندیشه به طور کلی و تاریخ فلسفه به طور خاص به ما امکان می‌دهد که خصلت تاریخی اندیشه را دریابیم و درک کنیم چگونه برخی مسائل فلسفی در واکنش به جریان‌ها و تحولات فلسفیِ پیشین و علاوه بر این، در واکنش به تحولاتی در سایر حوزه‌ها همچون علم، فرهنگ و سیاست اهمیت می‌یابند و برجسته می‌شوند.»

در همین مقدمه نیز آمده است: «در میان گرایش‌های فلسفی مختلف، بی‌توجهی به تاریخ فلسفه شاید بیش از همه در فلسفة تحلیلی رواج دارد. شخصاً این موضوع را در دوره تحصیلم و نیز در گفت‌وگوهایی که با اهل فلسفه تحلیلی داشته‌ام، تجربه کرده‌ام. از آنجا که دامنه تاریخی این جلد از تاریخ فلسفه غرب شکل‌گیری فلسفة تحلیلی را نیز در بر می‌گیرد، می‌تواند درک ما را از تحولاتی تاریخی که به ظهور و بسط این گرایش فلسفی منجر شد، عمق بخشد.»

«مضمون دیگری که در این مجلد بررسی می‌شود، تقابل میان علم‌گرایی / تجربه‌گرایی / طبیعت‌گراییِ ملهم از روشنگری از یک سو و نقادی رمانتیک / ایدئالیستی از سوی دیگر است. این نقادی را می‌توان در سرتاسر قرن نوزدهم و خصوصاً در آثار کالریج و برادلی دید. اگرچه جهانی که امروزه می‌شناسیم، با تفوق اندیشه علم‌گرا / طبیعت‌گرا پیش می‌رود و نقادی رمانتیک بروز اجتماعی کمتری نسبت به گذشته دارد، اما بررسی تاریخ تقابل این دو رویکرد کماکان جالب توجه و روشنگر است و به ما فرصت می دهد به اشکال دیگری از نظرورزی و عمل اجتماعی فکر کنیم که در واقع محقق نشده‌اند.»

نویسنده در مقدمه‌اش می‌نویسد: «این تاریخی است که یک فیلسوف نوشته است، نه یک مورخ. هنگامی که متفکران گذشته نزد معاصران احضار می‌شوند، حس آهنگ کُند و شکوفایی تدریجی فلسفه از دست می‌رود؛ سعی کرده‌ام از این امر پرهیز کنم. البته آرائم را بیشتر از یک مورخ ایده‌ها در این کتاب دخالت داده‌ام و بسیار بیشتر گزینشی عمل کرده‌ام. داستان را از یک منظر فلسفی امروزی و بدون انکار کردنِ وقوف بعد از وقوع روایت می‌کنم.»

اسکوروپسکی در جایی دیگر آورده است: «مضمون اصلی در داستانی که روایت خواهم کرد نزاع میان طبیعت‌گرایی، یعنی فلسفه روشنگری که انسان را کاملاً بخشی از طبیعت می‌بیند، و رد طبیعت‌گرایی است که پس از نقادی تأثیرگذار کانت بر آن پدیدار شد. امکان تجربه فهم‌پذیر، یعنی وجود معرفت پیشینی، محور نقادی کانت بود. ادعاهای فرهنگی گسترده‌تر درباره دین، اخلاق و زندگی سیاسی بر این محور استوار شدند. این ستون‌ها به این دلیل تثبیت شدند که در قرن نوزدهم، به نظر بسیاری چنین می‌رسید که برخی از اَشکال ایدئالیسم پساکانتی تنها راه نجات دادن عقل، ایمان و آزادی‌اند. بنابراین، این موضوع به مناقشه نقادانه اصلی در فلسفه قرن نوزدهم بدل شد.

از منظر کانتی، چنین شکلی از واقع‌گرایی «پیشانقادانه» به نظر خواهد رسید. اما مرحله دومِ فلسفه تحلیلی شاهد تلاشی برای خاتمه بخشیدن به مناقشات متافیزیکی قرن نوزدهم بود که می‌توان آن را تا حدی «پسانقادانه» نامید: تلاش ویتگنشتاین و کارناپ برای منحل کردن متافیزیک (فصل‌های پنجم و ششم). فلسفه تحلیلی پسانقادانه، که به سنت انتقادی تعلق دارد با اینکه سعی دارد آن را منحل کند، تأثیری گسترده در فرهنگ معاصر داشته است، اما در میان فلاسفه انگلیسی‌زبان، اگر هنوز باقی مانده باشد، در حال افول است. با این همه، این سنت باز هم می‌تواند تاریخ خودش را داشته باشد.»

در پشت جلد این کتاب نیز می‌توانید بخوانید: «جلد ششم از مجموعه تاریخ فلسفه غرب دوره‌ای حدوداً دویست ساله را از میانه قرن هجدهم تا میانه قرن بیستم دربر می‌گیرد. ابتدا آراء دو نماینده از «روشنگری اسکاتلندی» یعنی تام رید و دیوید هیوم را بررسی می‌کنیم. سپس، به دیدگاه‌های جرمی بنتام و نیز ساموئل کالریج که از نقادی‌های کانت متأثر است، می پردازیم. اندیشه علم‌گرا و لیبرال در نیمه قرن نوزدهم با آراء جان استوارت میل اوج می‌گیرد. پس از بررسی دیدگاه‌های میل و مساهمت‌های برخی از فلاسفه امریکایی، به تحولاتی بنیادین در کمبریج در آغاز قرن بیستم می‌پردازیم که می‌توان آن را سرآغاز فلسفه تحلیلی دانست. آراء مور، راسل و ویتگنشتاین و همچنین، تأثیرات ماخ و فرگه را در این خصوص بررسی می‌کنیم. در نهایت آراء فلاسفه‌ای چون شلیک و کارناپ را از نظر می‌گذرانیم که اگر چه انگلیسی زبان نیستند، اما بر فلسفه تحلیلی تأثیرگذار بوده‌اند.»

کتاب حاضر برای دانشجویان رشته فلسفه در مقطع کارشناسی به عنوان منبع اصلی برای درس» فلسفة تحلیلی» به ارزش ۲ واحد و سایر دروس تاریخ فلسفة غرب ترجمه شده است. امید است علاوه بر جامعة دانشگاهی، سایر علاقه‌مندان نیز از آن بهره‏مند شوند.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...