چاپ دوم کتاب «انقلاب نقش‌ها»؛ خاطرات شفاهی محمد ملتجی، هنرمند انقلابی با همکاری دفتر نشر معارف و انتشارات راه یار منتشر شد.

انقلاب نقش‌ها خاطرات شفاهی محمد ملتجی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از تسنیم، این کتاب که تحقیق آن برعهده مرتضی انصاری‌زاده و حسن سلطانی بوده و تدوین آن توسط مرتضی انصاری‌زاده صورت گرفته است، نخستین کتاب از عناوین مجموعه تاریخ شفاهی جبهه انقلاب اسلامی ناشر با محوریت «هنرهای نمایشی انقلاب» است.

راوی کتاب، محمد ملتجی که متولد سال 1337 است، خاطرات خود را از کودکی تا اوایل دهه 1370 بیان کرده است. در این فاصله علاوه بر وقایع کلی زندگی و جغرافیای خاستگاه خود؛ مشهد، دو تحول مهم انقلاب اسلامی و دفاع مقدس به سرگذشت او جهت می‌دهند. در خدمت به انقلاب، به فعالیت‌های هنری رو می‌آورد و در نمایش (تئاتر) خبره می‌شود. به قول تدوین‌کننده کتاب: «محمد مُلتجی نمونه‌ای از نسلی از فرزندان انقلاب اسلامی است که شاید بهترین توصیف فعالیت‌ها و تلاش‌های آنها این جمله سید مرتضی آوینی باشد: «فرزندان انقلاب در برابر عرصه‌های تجربه نشده.» نسلی که در مسجد و پای منبر رشد یافته‌اند و به ناگاه خود را در مواجهه با هنرهای نوینی می‌بینند که پیشینه تاریخی چندانی از آنها در ذهن ندارند.» راوی هم گفته است: «انقلاب بود که توقع‌مان را از خودمان برد بالا و دنیای دیگری را پیش چشم‌مان گشود.»

تدوینگر در بخشی از مقدمه کتاب می‌نویسد: «از فعالیت‌های هنری‌ای که در دهه 60 با محوریت مساجد انجام می‌شدند، جسته گریخته چیزهایی شنیده بودم، اما دوست داشتم بیشتر بدانم که این نسل از هنرمندان چه کرده‌اند و نگاهشان به هنر چه بوده و اصلاً چطور پدید آمده‌اند.»

کتاب 240 صفحه‌ای «انقلاب نقش‌ها» که خاطرات محمد ملتجی، هنرمند انقلابی را در شش بخش از دوران کودکی تا فعالیت‌های وی پس از جنگ تحمیلی، روایت می‌کند، در شمارگان هزار نسخه و به قیمت 35 هزار تومان به صورت مشترک توسط انتشارات راه یار (دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی) و دفتر نشر معارف عرضه شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...