"موگه رازانی" به همراه آثاری از "کریستوفر فرانک" و "آگوتا کریستوف"، خاطرات "ایتالو کالوینو" را ترجمه کرد.

"راه سن جیوانی" نوشته‌ی ایتالو کالوینو، خاطرات این نویسنده‌ی ایتالیایی از دوران کودکی است. سن جیوانی درواقع راهی است که این نویسنده هر روز از طریق آن از خانه‌ی پدری به مزرعه می‌رفته است. در این اثر، کالوینو در بخش‌هایی بر مبنای خاطراتش به بازنگری فیلم‌هایی که در دوران کودکی در سینما دیده، پرداخته و آن‌ها را بررسی کرده است.

رازانی که این اثر را از فرانسوی به فارسی برگردانده، مشغول بازنگری نهایی آن است.

همچنین "رؤیای میمون دیوانه" اثر کریستوفر فرانک، اثر دیگری است که این مترجم آن را ترجمه کرده و برای دریافت مجوز نشر ارایه شده است. او همچنین رمان سه‌گانه‌ای را از آگوتا کریستوف ترجمه کرده، که جلد اول آن با عنوان «دفتر بزرگ» برای کسب مجوز از سوی نشر نادر ارایه شده و به گفته‌ی او، با اصلاحات زیادی مواجه شده است.

رازانی در این‌باره به ایسنا گفت: «با اعمال همه‌ی اصلاحات، به اثر لطمه زیادی خواهد خورد؛ بنابراین گمان نمی‌کنم آن را با این وضعیت منتشر کنم. «دلیل» و «دروغ بزرگ» دیگر مجلدها‌ی این مجموعه هستند، که ترجمه‌ی آن‌ها نیز به پایان رسیده است.»

موگه رازانی فارغ‌التحصیل رشته‌ی زبان و ادبیات فرانسه است و تاکنون آثاری چون: مجموعه‌ی داستان «کمدی‌های کیهانی» ایتالو کالوینو، «خاطرات گل سرخ»، زندگی‌نامه‌ی آنتوان دوسنت اگزوپری به قلم همسرش کنسوئلو، رمان «پدربزرگ پیکاسو» اثر مارینا پیکاسو، «بهت و لرز» و «مرکور» از آملی نوتومب و «هرمان هسه‌ی افسونگر» اثر میشل سنس و ژاکلین سنس را به فارسی برگردانده است.

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...