برگزیدگان دوازدهمین دوره جایزه ادبی «جلال آل احمد» معرفی شدند.

به گزارش ایسنا، در مراسم پایانی این جایزه که امروز (شنبه، 23 آذرماه) در سازمان اسناد و کتابخانه ملی برگزار شد آثار برگزیده و شایسته تقدیر به شرح زیر معرفی شدند:

آثار برگزیده مشترک و شایسته تقدیر بخش «نقد ادبی»:

برگزیده:
«بومی‌سازی رئالیسم جادویی در ایران» به قلم «محمد حنیف» و «محسن حنیف» از انتشارات علمی فرهنگی
«نظریه و نقد ادبی میان‌رشته‌ای» به قلم «حسین پاینده» از انتشارات سمت

شایسته تقدیر:
«درباره مانایی و میرایی» به قلم «احمد شاکری» از انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی

دیگر نامزدهای این بخش عبارت بودند از:
تحلیل سوژه در ادبیات داستانی فرامدرن به قلم «فرزاد کریمی» از انتشارات روزنه، دوره بندی در تاریخ ادبی به قلم «ناصرقلی سارلی» از نشرخاموش، رمان اسطوره ای، نقد و تحلیل جریان اسطوره گرایی در رمان فارسی به قلم «سیدعلی قاسم زاده» و «سعید بزرگ بیگدلی» از نشر چشمه.

اثر شایسته تقدیر بخش «داستان کوتاه»:

«افتاده بودیم در گردنه‏‌ حیران» به قلم «حسین لعل بذری» از نشر نیماژ

«قم رو بیشتر دوست داری یا نیویورک؟» نوشته راضیه مهدی‌زاده از هیلا، «قنادی ادوارد» نوشته آرش صادق‌بیگی از مرکز، «گرنوشته نوشته» مسعود سلطانی از سوره مهر، «مشت خالی گل یا پوچ» به قلم ماندانا جعفری از یوشا و «هفت گنبد» به قلم محمد طلوعی از افق، دیگر نامزدهای این بخش بودند.

آثار شایسته تقدیر بخش «داستان بلند و رمان»:

«دورزدن در خیابان یک‌طرفه» به قلم «محمدرضا مرزوقی» از نشر ثالث
«وضعیت بی‌عاری» به قلم «حامد جلالی» از انتشارات شهرستان ادب

«بی‌کرانگی» به قلم مهدی ابراهیمی لامع از نشر نیماژ، «روزها و رویاها» به قلم پیام یزدانجو از نشر چشمه، «فوران» به قلم قباد آذرآیین از انتشارات هیلا، «ما را با برف نوشته‌اند» به قلم نسیم توسلی از انتشارات آگه، دیگر نامزدهای این بخش بودند.

آثار برگزیده و شایسته تقدیر بخش «مستندنگاری»:

برگزیده:
«نقاشی قهوه‌خانه» نوشته «محسن کاظمی» از انتشارات سوره مهر

شایسته تقدیر:
«قطارباز» نوشته «احسان نوروزی» از نشر چشمه

دیگر نامزدهای این بخش عبارت بودند از:
«اردوگاه اطفال» به قلم «احمد یوسف‌زاده» از سوره مهر، «دست نیافتنی» به قلم «علی‌رضا حیدری» و «طاها صفری» از گلگشت، «سرزمین خارج از نقشه» خاطرات عجیب یک معلم بر اساس زندگی عزیز محمدی‌منش، به قلم «علی نورآبادی» از قدیانی.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...