کتاب «تاریخ ملکآرا» (چگونگی به قدرت رسیدن قاجارها) نوشته میرزا علیقلی بن محمد (اقبال) چلاوی با تصحیح جمشید قائمی و رامین یلفانی از سوی انتشارات ندای تاریخ منتشر شد.
به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، «تاریخ ملکآرا» چگونگی به قدرت رسیدن قاجارها را بیان میکند، که در بررسی تاریخ ایران دارای اهمیتی وافر است. کتاب تاریخ ملکآرا بر اساس سه نسخه تصحیح شده است. این سه نسخه عبارتند از: نسخه کتابخانه ملک، نسخه کتابخانه ملی و نسخه کتابخانه مجلس. در تهیه کتاب نسخه ملک اساس مطالعه قرار گرفته است. در معدودی، مطالب و اصطلاحات و اسامی که نسخه ملک با دو نسخه دیگر تفاوت داشت، دو نسخه مجلس و ملی ملاک قرار گرفته شده است.
اغلاط املایی درون متن در زمان خوانش و تایپ تصحیح شده و اصل آن در پاورقی آمده است؛ نیم فاصلهها رعایت شده و تا حد امکان سعی شده از رسمالخط و نگارش امروزی استفاده شود، برای مثال در متن نسخ «تهران» با «ط» و به صورت «طهران» نگارش شده است که اصلاح شده است و نیز افعالی مانند: «نه بندد» به صورت «نبندد»، «به گسستند» به صورت «بگسستند»، «به پیوستند» به صورت «بپیوستند» و... آمده است. اصطلاحاتی که گمان میرفت معنای آنها به درک بهتر متن کمک کند در پاورقی آمده است.
این کتاب مربوط به مقطعی حساس و مهم از تاریخ ایران است، یعنی وقایع از اواخر دوران صفوی تا سال ۱۲۰۹ق در آن به رشته تحریر کشیده شده است. این کتاب موسوم به «تاریخ ملکآرا» است و علت نامگذاری را مؤلف آن «میرزا علیقلی بن محمد چلاوی» متخلص به «اقبال» به افتخار «محمدقلی میرزا ملکآرا» پسر سوم فتحعلیشاه قاجار و حاکم مازندران اعلام کرده و به دستور او آن را تصنیف کرده است.
«اقبال چلاوی» در فهرست این کتاب چنین مینویسد، که مبنا را بر دو مجلد نهاده بود. در مجلد اول به بیان انساب اتراک و بهخصوص ایل قاجار و وقایع دوران اجداد فتحعلیشاه تا پایان زمامداری آقامحمدخان و در مجلد ثانی به شرح وقایع دوران فتحعلی شاه اختصاص داده است؛ اما وجود مجلد دوم تا این زمان بر ما معلوم نیست و اصلاً دانسته نیست که تحریر شده باشد، مجلد اول نیز در هنگام توضيح وقایع سال ۱۲۰۹ق و لشکرکشی اول آقامحمدخان به قراباغ، به ناگهان متوقف شده و حتی به قضيه تفاهم او با ابراهیم خلیل خان جوانشير هم اشاره نشده است.
از آنجا که این کتاب به دستور «محمدقلی میرزا ملکآرا» حاکم مازندران نوشته شده، بنابراین مؤلف بسیار سرسپرده سلسله قاجار بوده و یکسره چه به نظم و چه به نثر، از آنان تعریف و تمجید مینماید و آستانبوس درگاه ایشان بود.
میرزا علیقلی متخلص به «اقبال» اهل چلاو آمل بود. وی در جوانی به کرمانشاه رفت و به تحصیل پرداخت و در همان شهر به سمت منشیگری شاهزاده محمدعلی میرزا دولتشاه قاجار رسید، سپس به ندیمی و منشیگری تهماسبمیرزا مؤيدالدوله پسر دولتشاه به همدان رفت.پس از آن در تهران به مدت دو سال ندیم علیرضامیرزا شهره پسر فتحعلیشاه بود تا آنکه همایونمیرزا (پسر شانزدهم فتحعلیشاه) مأمور حکومت نهاوند شد و اقبال چلاوی به مدت دو سال در خدمت او باقی ماند.
آن طور که نوشتهاند «اقبال چلاوی» در سه سال آخر عمر، ندیم محمدقلیمیرزا ملکآرا پسر سوم فتحعلیشاه و حاکم مازندران بود و در این زمان بود که به فرمان او این کتاب تاریخ را تألیف کرده است. اقبال چلاوی در مقدمه همین کتاب مینویسد که دستور نگارش این کتاب را محمدقلیمیرزا ملک آرا به او داد و او که کتاب «احسنالتواریخ» محمد ساروی را در تاریخ قاجاریه کامل میدانست، فروتنانه اظهار داشت:
«... مرا چه حد که در آن عرصه جلوه آغازم. همانا سامری را در ساحری با معجزات کلیمیظفری نماند و ماه منور را در ازاء مهر منور خطری، سها را در معرض خورشید ضیایی نیست و گدا را در محفل جمشيد.»
اقبال دارای قریحه شعری و قدرت نویسندگی بود و به واسطه حضورش در دستگاه حکومتی از اوضاع و احوال دودمان قاجاریه آگاهی کاملی داشت؛ ملک آرا جهت تکمیل کتاب احسن التواریح که محمد تقی ساروی در باب تاریخ قاجار نوشته بود به او فرمان نوشتن کتابی در خصوص سلسله قاجار را ﻣﻰدهد. وی در ابتدا از انجام چنین کاری سر باز میزند و چنین ابراز میکند: «مولانا محمد ساروی جواهر رواهر ماثر این ایل جلیل را از مبادی عهد خاقان مغفور فتحعلی خان الی زمان دولت خاقان سعید شهید برداله مضجعهما و طالب ثرهما فرطه مسامع مجامع انس داشت و کلک سحار میرزا محمدصادق وقایع نگار در تقید آثار و اخبار تنسیق حکایات و روایات حضرت صاحبقران خلداله ملکه و سلطانه قدرتی باهر ظاهر ساخت. مرا چه حد که در آن عرصه جلو آغازم. همانا سامری را در ساحری با معجزات کلیمی ظفری نماند و ماه مزور را در ازاء مهر منور حظری، سها را در معرض خورشید ضیائی نیست و گدا را در محفل جمشید بهایی.»
رامین یلفانی در مقدمهای بر این کتاب نوشته است: «اواسط سال ۱۳۸۱ بود که دوست و همکار نازنینم، روانشاد دکتر جمشید قائمی که خود از نام آوران عرصه شعر و فرهنگ تاریخ مازندران و گلستان بود، خبر از گردآوری نسخ «تاریخ ملک آرا» جهت تصحیح آن داد. او بعد از مدتی، مقالهای در معرفی این کتاب به مجله «کتاب ماه تاریخ و جغرافيا » در شماره پنجم اسفند ۱۳۸۱ ارائه کرد. فعالیت و همکاری در تدوین واژه نامهطبری و تألیف و تصحیح چند کتاب همزمان، در زمینه تاریخ و فرهنگ خطه مازندران و گلستان مجالی به او برای پرداختن به « تاریخ ملکآرا» نمیداد. تا اینکه در اواخر سال ۱۳۸۸ بهطور جدی کار تصحيح این کتاب را آغاز کرد، اما و دریغا که چند صباحی نگذشته بود، چنگال بیماری جانکاهی، او را در گرفت و متأسفانه در تیر ماه سال ۱۳۸۹ از این دنیای فانی هجرت نمود.
تحمل از دست دادن این دوست و استاد محبوب برای خانواده، نزدیکان، دوستان و دانشجویانش فوقالعاده طاقتفرسا بود و سختتر از آن، این بود که برخی کارهای استاد نیمه تمام بود. بهتدریج به همت فرزندان دکتر قائمی، مقالات و کتابهای نیمه تمام یا آماده چاپ او گردآوری،تنظیم و چاپ شد و سپس نوبت به کتاب «تاریخ ملک آرا» رسید. به کمک فرزندان و دانشجویان استاد در انتشارات ندای تاریخ نیز این مهم به سرانجام رسید و خدای را شاکریم که توانستیم خدمتی به فرهنگ و تاریخ این کشور و روح بلند آن استاد گرامی کردهباشیم.
رونویسی اولیه از نسخه، توسط روانشاد دکتر جمشید قائمی انجام شده است و سپس تایپ اولیه آن هم به همت فرزند برومند ایشان، نصير قائمی انجام شد. مقابله سه نسخه و مراحل نمونهخوانی و چاپ و انتشار هم با کمک و توسط شاگردان باوفا و باصفا و دلسوز آن استاد، سرکار خانم دکتر شقایق فتحعلیزاده و سرکار خانم دکتر رقیه آقابالازاده انجام شد. زحمت نظارت بر تایپ نهایی و غلطگیری و اصلاح نمونهها به عهده سرکار خانم دکتر رقیه آقابالازاده بود. جنابآقای دکتر ستار عودی از دانشمندان دایرةالمعارف بزرگ اسلامی نیز زحمت بازبینی و تصحیح آیات قرآن کریم و جملات عربی کتاب را تقبل فرمودند. از همه این عزیزان، کمال تشکر و قدردانی میگردد و سعیشان مشکور باد.»
کتاب «تاریخ ملکآرا» (چگونگی به قدرت رسیدن قاجارها) نوشته میرزا علیقلی بن محمد (اقبال) چلاوی با تصحیح جمشید قائمی و رامین یلفانی با همکاری شقایق فتحعلیزاده و رقیه آقابالازاده در 509 صفحه، شمارگان 500 نسخه و قیمت 160 هزار تومان از سوی انتشارات ندای تاریخ منتشر شد. تصویر روی جلد برگرفته از نقاشی دیواری کاخ موزه سلیمانیه اثر جمال سرور است.