کتاب «عزیز خانوم»؛ روایتی از زندگی کبری حسین‌زاده حلاج، مادر شهیدان محسن، جواد، علی‌اصغر و محمدرضا بارفروش به قلم فاطمه جعفری توسط انتشارات راه یار منتشر شد.

عزیز خانوم کبری حسین‌زاده حلاج فاطمه جعفری

به گزارش کتاب نیوز به نقل از تسنیم، «عزیز خانوم» داستان یکی از زنان انقلابی کاشان است. زنانی که مانند مردان و دوشادوش آنان در جنگ‌ها شرکت کردند و برای پیروزی و موفقیت ایران حاضر شدند از همه چیزشان بگذرند. مال و جان، همسر و فرزند. فرزند که عزیزترین کس است و پاره تن و از چشم عزیزتر و محبوب‌تر. اما چون همیشه در پس پرده‌ای پنهان بودند هیچکس به ارزش کارها و فعالیت‌های آنان پی نبرد و هیچگاه هم به طور شایسته از آنان تجلیل نشد.

فاطمه جعفری به سراغ «عزیز خانوم» رفته است. زنی که چهار پسر او، محسن، جواد، علی اصغر و محمدرضا بارفروش در راه وطن شهید شدند و او در این کتاب از زندگی خود و سرنوشتی می‌گوید که برای او افتخار مادر چهار شهید بودن را فراهم کرد.

در پشت جلد این کتاب می‌خوانیم: «وقتی برای آخرین بار صورتش را بوسیدم، جای بخیۀ روی پیشانی‌اش من را به سال‌های بچگی‌اش برد. همان روز که از خدا خواسته بودم از این به‌بعد هر بلایی قرار است سر بچه‌هایم بیاید، برای خودم بفرستد. بچه‌هایم هیچ آزاری نبینند. حالا من بالای سر جنازۀ پسرم نشسته بودم و صدای محزون جواد در گوشم بود که روضۀ علی‌اکبر(ع) می‌خواند. بچه‌ها امانت خدا بودند دست ما، حالا هم امانتش را پس‌گرفت. نوش جان خدا.»

کتاب «عزیز خانوم» در 112صفحه، شمارگان 1000نسخه و قیمت 17هزار تومان توسط انتشارات راه یار، راهی بازار نشر شده است. 

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...