کتاب «روایتی از زن، معلولیت و استقلال» نوشته اعظم نقوی، علی عباسی و سمیرا سادات بدخشیان از سوی انتشارات جهاد دانشگاهی واحد اصفهان منتشر شد.

روایت زن، معلولیت و استقلال» نوشته اعظم نقوی، علی عباسی و سمیرا سادات بدخشیان

به گزارش کتاب نیوز، علی عباسی، یکی از مؤلفان کتاب «روایتی از زن، معلولیت و استقلال» به ایسنا گفت: این کتاب با رسالت روایتگری از زندگی زنان دارای معلولیت به رشتۀ تحریر درآمده است و از زنانی می‌گوید که نه تنها با موانع متعارف پیشروی اکثر زنان مواجه بوده‌اند، بلکه پیش از عبور از آن باید بر موانع جسمی غلبه می‌کردند. زنانی که نه تنها خود را در جبر سرنوشتی محتوم ندانستند، بلکه سرنوشت بهتری برای خود و دیگران رقم زدند. بانوانی که روایتشان الهام‌بخش تمامی آنانی است که مسیر زندگی را سخت‌تر از آنچه واقعاً هست، می‌بینند.

او اضافه کرد: کتاب «روایت زن، معلولیت و استقلال» مروری بر مدل‌های معلولیت، مفهوم توانمندسازی و استقلال افراد دارای معلولیت و کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت نیز دارد.

این فعال حقوق معلولان با بیان اینکه کتاب موردبحث در ۲ بخش و ۲۸۲ صفحه تألیف شده است، افزود: بخش اول کتاب شامل ۱۳ داستان زندگی است که طی مصاحبۀ عمیق در مورد چالش‌های استقلال و توانمندی روایت‌شده است. در حقیقت کتاب «روایت زن، معلولیت و استقلال» به‌طور نمادین فضایی را جهت بیانِ بخشی از چالش‌های زندگی در اختیار زنان دارای معلولیت گذاشته است.

عباسی در خصوص بخش دوم این کتاب اظهار کرد: بخش بعدی کتاب «روایت زن، معلولیت و استقلال» تحلیلی بر روایات مطرح شده و برداشت ما از چالش‌ها، موانع و منابع مسیر توانمندی زنان دارای معلولیت است. ما در این بخش ما استفاده از شیوۀ تحلیل مضمون که یکی از شیوه‌های پژوهش کیفی است، روایات شرکت‌کنندگان را تحلیل و سعی کردیم به درون‌مایه‌های اصلی این روایات بپردازیم.

او با اشاره به فرایند شکل‌گیری ایده کتاب «روایت زن، معلولیت و استقلال» گفت: ما به‌عنوان ۳ نویسندۀ این کتاب، طی سال‌های اخیر فعالیت‌های مشترک علمی با هم داشتیم و در فرایند پژوهش‌ها با افرادی آشنا شدیم که حکایت زندگی‌شان، پشتکار و تلاش آن‌ها در مسیر زندگی را نشان می‌داد که این روایت‌ها برای ما الهام‌بخش بود؛ بعد به این موضوع فکر کردیم که شاید داستان زندگی این افراد بتواند الهام‌بخش دیگران نیز باشد.

این فعال حقوق معلولان ادامه داد: فکر کردیم که شناسایی چالش‌هایی که افراد دارای معلولیت با آن مواجه می‌شوند و شیوه‌های متنوعی که بر این چالش‌ها غلبه می‌کنند، از نظر تخصصی مورد استفادۀ متخصصان امور افراد دارای معلولیت قرار بگیرد.

او با معرفی نویسندگان کتاب «روایت زن، معلولیت و استقلال» تصریح کرد: اعظم نقوی، دانشیار گروه مشاوره دانشگاه اصفهان هستند که از سال ۱۳۹۴ در زمینهٔ معلولیت و ابعاد مرتبط با آن در سطح ملی و بین‌المللی پژوهش می‌کنند. سمیرا سادات بدخشیان نیز نویسنده دیگر این کتاب‌اند که دانش‌آموختۀ کارشناسی ارشد مشاوره توان‌بخشی و هم‌اکنون نیز دانشجوی دکتری مشاوره دانشگاه اصفهان هستند و در چند سال گذشته بر مطالعات مرتبط با معلولیت متمرکز بودند. من هم فارغ‌التحصیل کارشناسی ارشد رشته روابط بین‌الملل هستم و فعالیت‌هایم طی این سالیان در حوزه حقوق افراد دارای معلولیت متمرکز بوده است.

این پژوهشگر روابط بین‌الملل با بیان اینکه این کتاب می‌تواند مورد استفادۀ دانشجویان و متخصصانی قرار گیرد که در حیطۀ توان‌بخشی مشغول فعالیت هستند، تصریح کرد: «کتاب روایت زن، معلولیت و استقلال» با توجه به روایت واقعی مشارکت‌کنندگان، می‌تواند مورد علاقۀ افرادی واقع شود که دارای معلولیت هستند یا با فردی دارای معلولیت زندگی می‌کنند و یا مسئلۀ معلولیت و استقلال دغدغۀ ذهنی آن‌ها است.

در پشت جلد این کتاب نیز آمده است: «در این کتاب به دنبال قهرمان‌سازیِ افراد دارای معلولیت نیستیم، زیرا باور داریم که قهرمان‌سازی به همان بی‌توجهی و غفلت، به جامعۀ افراد دارای معلولیت صدمه می‌زند. راویان اصلی کتاب زنانی هستند که شبیه به تمام انسان‌های دیگر برای رسیدن به اهداف خود جنگیده‌اند. اگرچه این افراد به دلیل محدودیت‌هایی که اغلب از طرف جامعه به آن‌ها تحمیل شده است، نیاز به تلاش و پشتکاری دوچندان در مسیر توانمندسازی داشته‌اند. این کتاب می‌تواند مورداستفادۀ دانشجویان و متخصصانی قرار گیرد که در حیطۀ توان‌بخشی مشغول فعالیت هستند. همچنین با توجه به روایت واقعی مشارکت‌کنندگان می‌تواند موردعلاقۀ افرادی واقع شود که دارای معلولیت هستند، با فردی دارای معلولیت زندگی می‌کنند یا مسئلۀ معلولیت و استقلال دغدغۀ ذهنی آن‌هاست.»

کتاب «روایتی از زن، معلولیت و استقلال» نوشته اعظم نقوی، علی عباسی و سمیرا سادات بدخشیان از سوی انتشارات جهاد دانشگاهی واحد اصفهان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...