کتابِ «قصه راستگو» توسط سازمان اسناد و کتابخانه ملّی منتشر شد.

قصه‌ی راستگو  محمدحسن راستگو هادی قبادی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، کتابِ مصاحبه تاریخ شفاهی حجت‌الاسلام و المسلمین محمدحسن راستگو معلم و مبلغ دین، به‌تازگی توسط سازمان اسناد و کتابخانه ملّی با مصاحبه، تحقیق و تدوین هادی قبادی منتشر و در سی و چهارمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران عرضه شده است.

حجت‌الاسلام و المسلمین محمدحسن راستگو، در تمامی ادوار زندگی، با تلاشی خستگی‌ناپذیر، از دوران کودکی و نوجوانی تا آخرین روزهای زندگی، در عرصه‌های گوناگون به تبلیغ آموزه‌های دینی پرداخت و از نخستین روزهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، برای کودکان و نوجوانان در رسانه ملّی قصه گفت.

او در انتقال مفاهیم و پیام‌های دینی و اخلاقی برای کودکان و نوجوانان با زبانی کودکانه، هنرمندی متبحر و زبردست بود. بیان شیوا و جذاب، خط زیبا و استفاده از هر دو دست در خطاطی و نگارش، استخدام لطایف منحصربه‌فرد از متون دینی، بهره‌مندی از طنز تأثیرگذار، خوش‌رویی و خوش‌مشرب بودن، ابتکار عمل در به کارگیری شیوه‌های هنرمندانه برای جذب کودکان و نوجوانان به مقوله‌های دینی و قرآنی، از ویژگی‌های ممتاز حجت‌الاسلام و المسلمین محمدحسن راستگو بود.

اما آنچه او را از سایر معلمان و مبلغان دینی متمایز و ممتاز می‌کرد، توجه دائمی او به یادگیریِ فردی و تلاشی مصرانه وی در ابداع روش‌های نوین و انتقال آن به سایر مربیان و مدرسان و مبلغان بود. حسن راستگو الگویی از یک روحانی فعال در آموزش و تبلیغ و آموزه‌های دینی با بهره‌گیری از روش‌های نوین قصه‌گویی بود که در عرصه‌های تبلیغی مرسوم حوزه‌های علوم دینی نیز موفق بوده است.

کتابِ «قصه راستگو» در ۱۰ فصل و در ۴۲۷ صفحه چاپ و روانه بازار نشر شده است.

«کودکی، خانواده و تحصیلات»، «آغاز کلاس‌داری، قصه‌گویی و سخنرانی‌ها»، «آشنایی با نهضت امام خمینی و مبارزات»، «ارتباط و همکاری با شخصیت‌های انقلاب»، «نویسندگی و همکاری با سازمان تدوین کتاب‌های درسی»، «اجرای برنامه در صدا و سیما»، «تاسیس مرکز تربیت مربی کودکان و نوجوانان»، «حضور در عرصه‌های بین‌المللی و مأموریت‌های خارجی»، «مأموریت‌های جبهه و حضور در جمع رزمندگان» و «فعالیت در کمیته‌های انقلاب اسلامی» از سرفصل‌های این کتاب است.

................ هر روز با کتاب ................

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...